اشاره: تخریب نمازخانه اهلسنت پونک تهران، که چهارشنبه 7 مرداد 1394 رخ داد، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. در نمازخانه پونک چه فعالیتهای صورت میگیرد؟ هزینه این نمازخانه از کجا تأمین میشود؟، علت تخریب نمازخانه چه بوده است؟ جواب این سؤالات و برخی نکات دیگر در گفتوگوی پایگاه اطلاعرسانی «سنی آنلاین»، با “مولوی عبیدالله موسیزاده”، پیشنماز نمازخانه "تخریب شده" پونک مورد اشاره قرار گرفته است.
ـ لطفا مختصری از پیشینۀ تحصیلی و فعالیتهایتان برای خوانندگان ما بیان فرمایید.
ـ بسم الله الرحمن الرحیم.
بنده تحصیلات دولتی را تا دیپلم رساندم و در سال 1365 وارد دارالعلوم زاهدان شدم و در سال 1372 موفق به اتمام نصاب درسی حوزوی شدم. در سال 73 همزمان در بخش تخصص فقه و بهعنوان مدرس دارالعلوم زاهدان مشغول شدم. سپس از سال 76 تا 80 بهعنوان امام جمعه مردم جاسک مشغول خدمت شدم. پس از آن مجددا به دارالعلوم زاهدان بازگشتم و تا سال 82 در آنجا بودم که در همان سال طبق مشورۀ اساتیدعازم تهران شدم و در منزلی که بهعنوان نمازخانه در منطقه “سعادتآباد” اجاره شده بود فعالیتهای دینی را آغاز کردیم.
ـ در این نمازخانهها چه نوع فعالیتهایی انجام میگیرد؟
ـ قبل از بنده از سالهای 1379 علمایی اینجا (تهران) آمدهاند و فعالیتهای دینی داشتهاند. فعالیتهای ما در این نمازخانهها دینی بوده نه مذهبی. بیشتر فعالیتها بر روی نماز و قرآن متمرکز بوده است. مسلمانان اهلسنت و فرزندانشان برای نماز و فراگیری قرآن تشویق شدهاند تا خودشان و فرزندانشان نماز و قرآن را یاد بگیرند. محور فعالیتهای ما آموزش نماز و قرآن و پاسخ به سؤالات شرعی مردم بوده است. قبل از آمدن ما، اهلسنت تهران در مورد احوال شخصیه، از قبیل مسایل عقد و نکاح و وفات با مشکلاتی مواجه بودند که در این زمینه هم فعالیتهایی داشتهایم. خلاصه اینکه فعالیتهای ما جنبۀ دینی دارد و برای ما اصل احکام، صرفنظر از گرایشهای مذهبی اهلسنت (حنفی، شافعی و…)، مهم هستند. همچنین ما از پرداختن به مسائل سیاسی اکیداً پرهیز کردهایم، زیرا با روش کاری ما سازگاری ندارد.
– بیشتر مقتدیانتان از چه اقوامی هستند؟ آیا مربوط به گروه و گرایش خاصی هستند؟
ـ از همان آغاز، اساس کار ما این بود که با برادران اهلسنت تهران آشنایی پیدا کنیم و برای آنها خدمات دینی انجام دهیم. هدف از آمدن ما به اینجا این بود که مردم متدین شوند. اینجا حنفی و شافعی زیاد هستند. آنچه مربوط به اهلسنت بود آن را ملاک قرار دادیم. تقریبا قومیت و مذهب را کنار گذاشتیم. ما در راستای آنچه به دیندارشدن اهلسنت کمک میکرد کار کردیم. لذا در میان مقتدیان و شرکتکنندگان در کلاسهای ما از همه اقشار دیده میشوند، اعم از برادران کرد، ترک، تالشی، خراسانی، ترکمن، جنوبی و بلوچ که تقریبا اینها (بلوچها) کمترین آمار را در تهران دارند.
ـ آیا برای ساخت مسجد اهلسنت در تهران و دریافت مجوز برای فعالیتهای دینی هم اقداماتی صورت گرفته است؟
ـ اقدام برای ساخت مسجد اهلسنت در تهران از زمانیکه حضرت مولانا عبدالعزیز رحمهالله عضو مجلس خبرگان بودند شروع شده است. حتی در زمان امام راحل خودِ ایشان دستور داده بودند که به اهلسنت زمینی به این منظور داده شود، چنانکه به مولانا عبدالعزیز چند زمین پیشنهاد شده بود ولی مولانا عبدالعزیز فرمودند شما به ما زمینی بدهید که از خود دولت باشد. اسناد موجود هستند که زمینی به مساحت ده هزار متر در پارکوی که الان مسجد بلال در آنجا واقع شده است، اختصاص داده شد. ولی آن زمان این کار متوقف شد. بعد از آن هم بزرگان اهلسنت و خود مردم پیگیر شدند، ولی تا کنون موفق نشدهاند.علتش هم این است که مردم نمیدانستهاند کجا مراجعه کنند. چون هر جا مراجعه میکردند پاسخی نمیگرفتند. حتی ما که برای مجوز نمازخانهها به جاهایی مراجعه کردهایم پاسخ صحیحی شنیده نشده است. عدهای گفتند شما از سازمان تبلیغات مجوز بگیرد، آنجا رفتیم گفتند نه، وزارت فرهنگ و ارشاد. آنها گفتند دست ما نیست، به فرمانداری و استانداری بروید. آنها گفتند باید جایی دیگر بروید. لذا فعالیتهای زیادی از طرف علماء و مردم صورت گرفته ولی متاسفانه نهتنها تا هنوز موفق به اخذ مجوز برای ساخت مسجد نشدهایم، بلکه همین نمازخانهها هم با مشکل مواجه شدهاند.
– هزینه نمازخانه از کجا و چگونه تأمین میشود؟
نمازخانهای که ما در آن هستیم نمازخانه پونک است، که نامش را نمازخانه «نبی رحمت» گذاشتهایم، «نبی» به این خاطر که همان برنامههایی که انبیاء علیهمالسلام خصوصا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم داشتند، در این نمازخانه انجام میشوند؛ یعنی اقامه نمازها، آموزش قرآن و احکام، و «رحمت» به این خاطر که این نمازخانه هم برای شیعه و سنی و هم برای نظام و حاکمیت رحمت است و کسی تصور نکند که این نمازخانه برای کسی مشکل و یا مزاحمتی ایجاد میکند.
تمام هزینه این نمازخانه بهوسیله مردم تامین میشود. ما در اینجا چند صورت برای جمعآوری کمک داشتهایم؛ یکی اینکه صندوقهای کوچک پلاستیکی به مردم داده میشد که آنها را به خانههای خود میبردند و پر میکردند و دوباره تحویل میدادند. صورت دیگر اینکه صندوقهایی در نمازخانه گذاشته شده که خود مردم کمک میکنند، و صورت سوم اینکه افرادی ثبتنام کردهاند که ماهانه از دوهزار تومان تا صدهزار تومان کمک میکردهاند. لذا تمام هزینههای نمازخانه توسط کسانی که در نمازهای جمعه و یومیه شرکت میکنند پرداخت میشود و این نمازخانه به هیچ جای دیگری وابسته نیست؛ نه از جای دیگری کمک دریافت کردهایم و نه هم درخواست کردهایم، خودِ دوستانی که اینجا برای نماز آمدهاند این اجازه را هم ندادهاند که از کسانی دیگر کمک دریافت شود.
– آیا در کلاسهایی که در نمازخانه برگزار میشوند محدودیتی وجود داشته و یا شرکت برای همه افراد آزاد بوده است؟
ـ کلاسهایی که ما در سطح شهر و یا نمازخانه داشتهایم در آنها هیچگونه محدودیتی نبوده است، بلکه شرکت برای عموم برادران و خواهران آزاد بوده است.
– ارتباط شما با مولانا عبدالحمید چگونه است؟
ـ از آنجایی که شیخالاسلام مولانا عبدالحمید مدظلهالعالی استاد و بزرگ ماست و کسیست که ما از آغاز تا پایان تحصیل با ایشان درس داشتهایم و ایشان مرشد، راهنما و پدر معنوی ما هستند، طبیعتا این ارتباط، ارتباط شاگردی و استادی بوده است. ارتباط شاگرد با استاد در دانشگاهها متفاوت است، اما این ارتباط در حوزههای علمیه ضمن اینکه یک ارتباط تعلیمی است، یک ارتباط عاطفی و معنوی نیز هست که این ارتباط خیلی بالاتر است. وقتی ما زاهدان میرویم حتما نزد ایشان میرویم و وقتی ایشان به تهران میآیند ما میرویم و این ارتباط هست و ایشان هم به همه شاگردان خود لطف دارند.
– چه شد که از نمازخانه قبلی نقل مکان کردید؟ فعالیت در نمازخانه فعلی از چه زمانی شروع شده است؟
از آنجایی که مکان قبلی نمازخانه تنگ بود و گنجایش نمازگزاران را نداشت، حتی تعدادی زیادی از مردم که برای نماز جمعه میآمدند برمیگشتند. برای خانمها نیز خیلی مشکل بود و درب ورودی خانمها و آقایان مشترک بود و بالاجبار همه باید از یک درب میرفتند. لذا بسیاری از خانمها با وجودی اینکه میخواستند ولی نمیتوانستند به نماز بیایند. لذا بالاجبار مکان کنونی را اجاره کردیم.
این نمازخانه (نمازخانه نبی رحمت) اوایل تیرماه سال گذشته (1393) افتتاح شد. زمان افتتاح این نمازخانه بنده به سفر عمره مشرف شده بودم. آخرین جمعه شعبان اینجا نماز خواندهاند. تقریبا یک سال و چهل روز است که این نمازخانه دایر است.
ـ لطفا شرح مختصری از اتفاقاتی که نمازخانه نبی رحمت با آنها مواجه بوده بیان فرمایید.
ـ اتفاقات از هفته وحدت سال گذشته شروع شد. در آن هفته وحدت قرار بود حضرت شیخالاسلام [مولانا عبدالحمید] اینجا نماز جمعه برگزار کنند. بعضی در فضاهای مجازی، خدا میداند با چه نیتی، پخش کردند که قرار است مسجد جامع اهلسنت توسط حضرت شیخالاسلام افتتاح شود و همه به همدیگر تبریگ گفتند. مسئولان امنیتی مقداری حساس شدند و آن جمعه از برگزاری نماز جمعه ممانعت کردند. چند روز پس از آن، شهرداری بیش از 40 روز اینجا را پلمپ کرد. سپس با نامه شورای امنیت ملی پلمپ نمازخانه باز شد. ما فکر کردیم مشکلات حل شده است، اما بعداً متوجه شدیم که مشکلاتی برای نماز جمعه وجود دارد، چنانکه پلیس امنیت هر هفته با استقرار مقابل درب نمازخانه، مردم را متفرق میکرد. این روند ادامه داشت تا اینکه روز چهارشنبه (7 مرداد 1394) این اتفاق افتاد [و نمازخانه را تخریب کردند].
– آیا بعد از پلمپ نمازخانه اقدامات و پیگیریهایی هم صورت گرفت؟
ـ بعد از پلمپ نمازخانه، شورای 9 نفره از دستاندرکاران و ادارهکنندگان نمازخانه، که در واقع منتخبین خود نمازگزاران بودند، تقسیم کار کردند و با پلیس امنیت، فرمانداری و شخص فرماندار، معاون سیاسی استاندار، معاون اجتماعی استاندار، معاون استانداری تهران ملاقات شده و مذاکراتی صورت گرفته است. همچنین یک هیئت، دو سه بار نزد حجةالاسلام یونسی و یک بار نزد دکتر باقریان، معاون ایشان و یک بار هم خدمت آیتالله اراکی، رئیس مجمع تقریب مذاهب مراجعه کرده و مشکل نمازخانه را مطرح کردهاند. ایشان نامهای به استانداری نوشتند که جلوگیری از نماز بر خلاف تقریب است. البته به هر جا که مراجعه شده، مکاتباتی هم صورت گرفته است؛ به مقام معظم رهبری، به شهردار، به نمایندگان مجلس از استانهای سنینشین نامههای جداگانهای نوشته شده است، و همه هم قولهای مساعدی دادهاند و ما را امیدوار کردهاند که مشکل حل میشود، اما متاسفانه نهتنها مشکل حل نشد، بلکه هر یکی میگفت دست ما نیست و کار از بالا گره خورده است، تا اینکه نمازخانه را تخریب کردند.
– آیا قبل از تخریب نمازخانه، تذکر و اخطاری دریافت کرده بودید؟
ـ به هیچ عنوان. حتی روزیکه برای تخریب آمده بودند هیچ کدام از ما اطلاع نداشتیم؛ نه شورای مدیریت نمازخانه و نه ساکنان ساختمان. ساعت هشتونیم صبح بود که اکثر ساکنان ساختمان که در حال استراحت بودند با صداهای مهیب و وحشتناک پتکها و چکشها بیدار شدند. به ساکنان ساختمان نیز گفتند اجازه خروج از منازل خود را ندارید. سپس آمدند و منازل، ساکها و پتوها را بازرسی کردند. ما هر چه از آنها حکم میخواستیم، حکم را نشان نمیدادند. حتی دکتر کاشانی، نماینده مردم زاهدان در مجلس، نیز آمدند و از آنها حکم خواست. فقط میگفتند همه چیز از صفر تا صد است، ولی نهایتا حکمی هم نشان ندادند.
پس از تخریب نمازخانه، از چند نفر خواستند که وسایلی که در نمازخانه هستند را تحویل بگیرند، اما آنها گفتند چون ما از اول وسایلی به شما تحویل ندادیم، چیزی هم تحویل نمیگیریم. آنها سرویسهای بهداشتی ویژه خواهران و برادران و راهپلۀ پارکینگ را به طور کلی تخریب کردند. دربها و پنجرههایی که مربوط به پارکینگ بود را درآوردند. آن سقفی را که برای جلوگیری از گرد و غبار و برف و باران زده شده بود، نیز تخریب کردند. شاید کسی بگوید اینجا تخریب صورت نگرفته و فقط اصلاح شده است، درحالیکه داخل نمازخانه چیزی نبوده که تخریب بشود. تمام دیوارهایی که داخل نمازخانه بودند، قبلا برداشته شده بودند.
– آیا با شما یا ساکنان ساختمان برخورد فیزیکی یا بازجویی صورت گرفته است؟
ـ برخورد فیزیکی و بازجویی صورت نگرفت، اما برخوردشان از نظر کلامی مقداری خشن بود، بهطوری که موبایلها را جمعآوری کردند.
ـ ارتباط شما با همسایگان و همسایگان با شما در این مدت چگونه بوده است؟
ـ کلیه همسایگان نمازخانه که تقریبا 80 خانواده هستند، اگر نگوییم 100درصد، حداقل 98 درصدشان با نمازخانه مشکلی نداشتهاند. ما آنها را میشناسیم و آنها ما را میشناسند. حتی خودشان تقاضا کردند که شما نامهای بنویسید و ما امضا میکنیم که شما برای ما هیچگونه مزاحمتی ایجاد نکردهاید و در آن نامه نزدیک به 50 نفر از همسایگان امضاء کردند. حتی کسانی که قبلا آمدهاند تا از همسایگان نمازخانه امضا جمع کنند که این نمازخانه برای مردم مزاحمت داشته، اما هیچ کسی امضا نکرده است و الحمدلله همسایگان اعلام رضایت کردهاند.
ـ آیا جنابعالی با رسانههای داخلی یا خارجی مصاحبه داشتهاید؟
ـ نه. بنده با هیچ رسانهای، نه داخلی و نه خارجی، مصاحبهای نداشتهام.
ـ جمیعت اهلسنت تهران حدوداً چقدر برآورد میشود؟
ـ جواب این سؤال مقداری مشکل است، ولی آنطور که در سایتهای برادران شیعه آمده، جمعیت اهلسنت تهران حدود یک میلیون تخمین زده شده است، ولی واقعیت این است که هیچکسی جز آنهایی که آمار دستشان است آمار دقیق را ندانند، اما اهلسنت در تهران جمیعت قابل ملاحظهای هستند، حتی میتوان گفت که تهران یکی از بزرگترین شهرهای سنینشین کشور است. شاید در هیچ یک از شهرهای دیگر جمعیت اهلسنت به اندازه تهران نباشد.
– انتظار شما از اندیشمندان و علمای اهلتشیع چیست و برای تحکیم وحدت چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
ـ اصل و اساس همین نمازخانهها برای وحدت است. وحدت جزو اهداف و آرزوهای ماست. ما در جمهوری اسلامی زندگی میکنیم؛ تنها کشوری که منادی وحدت است و تنها کشوری که اجتماع برای فریقین برگزار میکند و تنها کشوری که یک هفته در آن اختصاص به وحدت دارد. ما انتظار داریم که این وحدت، عملی شود و تبعیضها از بین بروند و حقوق شهروندی و قانونی اهلسنت به آنها داده شود. از علما و مراجع عظام نیز انتظار داریم که آنها هم حمایت کنند و در این زمینه اقدام کنند تا دست افراد تنگنظر و خشونتطلب بهانه نیفتد.
– انتظار اهلسنت از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و دولت تدبیر و امید چیست؟
ـ باز هم انتظار همان است که گفتم. شخصی که دو فرزند دارد باید آنها را با یک چشم نگاه کند. شاید یک فرزند قوی و دیگری ضعیف باشد، اما پدر باید هر دو را با یک چشم و با اعتدال نگاه کند. این دولت هم که دولت تدبیر و امید است، بایستی امیدهایی که اهلسنت دارد را با تدبیر عملی کند و سعی کند به فرزندی که ضعیفتر است بیشتر رسیدگی کند. تقاضاهایی که علمای اهلسنت دارند همان تقاضای ما و همه اهلسنت هستند که باید به آنها جامۀ عمل پوشانده شود.
ـ نظر شما در مورد افراط و تندروی چیست؟
ـ ما شدیداً با افراطگرایی، تندروی و تکفیر مخالفیم، زیرا قرآن مجید میفرماید: «و جعلناکم أمة وسطاً» امت مسلمان، امتی میانه و اعتدالگراست. اعتدال و میانهروی همان چیزی است که قرآن ما را به آن توصیه و سفارش کرده است. طبق این اصل قرآنی، محور فعالیتهای ما بر اساس وحدت و تقریب است، چنانکه در جلسات و کنفرانسهایی که در این زمینه برگزار شده نیز شرکت کردهایم و از تفرقه و اختلاف به شدت پرهیز نمودهایم. لذا مسیر ما، مسیر اعتدال و میانهروی است و تلاش میکنیم از این اصل قرآنی عدول نکنیم.
ـ سخن پایانی
ـ انتظار داریم مشکلی که برای ما پیش آمده است حل شود. البته ممکن است برخیها برچسبها و اتهاماتی علیه ما درست کنند که اینجا نمازخانهای نبوده و اتباع خارجی رفتوآمد داشتهاند و در اینجا مسائل دینی نبوده و چیز دیگری بوده است. ولی آنچه مسلّم است اینجا نمازخانه اهلسنت بوده و ما انتظار نداشتیم که چنین حمله و یورشی صورت گیرد و این نمازخانه اینگونه تخریب شود، درحالیکه میشد این مشکل با مذاکره حل شود. الان هم انتظار همین است که خود دولت این مشکل را اساسا حل کند و نمازخانه ما را از حالت امنیتی و سیاسی بیرون بیاورند. البته مجمع تقریب هم در این زمینه پادرمیانی کند. دین ما اهلسنت و خصوصا نماز جمعه ما صرفا عبادی است. لذا امیدواریم که مردم بتوانند آزادانه خدا را عبادت کنند. امیدواریم بر این زخم مرهم بگذارند و خودشان مشکل را حل کنند.
البته ما میدانیم کاری که در این نمازخانه صورت گرفته است جزو سیاستهای کلان کشور نیست و رهبر معظم انقلاب قطعا به این چیز راضی نیستند. افراد تندرو در میان اهلسنت و اهلتشیع وجود دارد، اما ظاهرا دست تندروهای اهلتشیع یکسری اهرمهای فشاری است، ولی بههرحال ما این تقاضا را داریم که جلوی این تندروها را بگیرند و ما را در انجام امور عبادی آزاد بگذارند. ما به آنها اطمینان میدهیم که ما برای نظام و برای مذهب شیعه هیچ خطری نداریم، بلکه ما إنشاءالله برای آنها رحمتی خواهیم شد.
http://balochcampaign.com/
No comments:
Post a Comment