بنام خدا
گزارش حادثه
مدتها است که عمدا وسهوا در بلوچستان توسط نیروهایی که باید حافظ جان مردم باشند ،جان ومال وحتی گاها حیثیت مردم بومی مورد تعرض قرار میگیرد .ومتاسفانه تا کنون کمترین پی گیری را در چی داشته است وتاسف بر انگیز تر اعمال نفوذ مسئولین ودستگاهای مورد اتهام واز ان بدتر معتمدان تازه به دورا رسیده در صورت شکایت مردمی واخذ رضایت با تطمیع وشاید تهدید باشد .
متاسفانه در شب شنبه مقارن ساعت 11.5 شب هنگامی که به همراهی جمعی از دوستان مسئول وفعالان اجتماعی وفرهنگی از جمله حافظ محمد امین دهواری عضو هیئت ریسه شورای عالی شورا ها اسلامی در کشور و از گزینه های مطرح نامزدی مجلس اینده ،دوست بزر گوارم رحیم بخش درازهی بخشدار قبلی سوران ونامزد مطرح مجلس اتی ،مهندس مجید احلال زهی شهردار محمدی ،استاد عبدالله سپاهی فعال فرهنگی ودایر کننده موزه تاس وکپل ،استاد حاج نواب دهواری فرهنگی وفعال نام اشنای سیاسی اجتماعی واز بزرگان ومعتمدین سراوان ،استاد شاعر سعید دهواری از مسئولین هلال احمر ،حاج صدیق دهواری نویسنده ،فعال اجتماعی وریس سابق میراث فرهنگی ،عدنان دهواری عضو شورا وجوان فعال در عرصه فرهنگی واجتماعی ،دوست بزرگوار بهزاد درازهی از جوانان نام اشنای عرصه فعالیتهای اجتماعی وتعدادی دیگر از جوانان توانمند واشنایان عرصه فعالیتهای اجتماعی ..بعد از حضور در مراسم پرسه مرحوم شیر محمد سپاهی برادر همسر مر حوم حاج قدوس خان نعمت الهی وملاقات با جناب ایوب خان نعمت الهی به قصد بازگشت بسوی سراوان حرکت نمودیم .ماشین حامل حافظ دهواری ومهندس احلال زهی با همراهان به فاصله حدود ده متری ماشینی که بنده در معیت استادید بزرگوار نواب دهواری ورحیم بخش درازهی وعبد الله سپاهی و برانندگی جناب پاکباز در ان قرار داشتیم در حرکت بود ..در حالی که چندین ماشین عبوری دیگر با فاصله کم وزیاد در جلوی ما در حرکت بودند ناگهان در حد فاصل بین سینکان وناهوک ودر حوزه سینکان عده ای که در کنار جاده ایستاده بودند وملبس به لباس محلی بوده در کنار دو دستگاه ماشین پژوه 405 شخصی بدون هیچ اخطار ی اقدام به انداختن خارک پنچر کن جلوی ماشین جلویی ما به رانندگی سعید دهواری نمودند ودر پی ان اقدام به شلیک به هردو ماشین نمودند .تمامی ما با توجه به پوشش انان ونحوه عملکرد شان در سارق یا اشرار بودن انان مطمئن گشته وبا سرعت از محل دور شدیم ولی به دلیل ترکیدی دو لاستیک ماشین حامل حافظ مجبور شدیم حدود دو یا سه کیلو متر انطرفتر ایستاد تا اقدام به تعویض لاستیکها بنماییم ..
در حای که دوستان با عجله در صدد تعوی لاستیکها بودند ماشینهای ضاربان در حالیکه یکی از انان بوکسل میشد به ارامی از کنارمان عبور کردند ودر فاصله 100 متری ایستادند وعلی رغم اعلام حافظ دهواری وسعید دهواری که ما رهگذریم وداریم لاستیک عوض می کنیم یکی از ماشینهای ضاربان چراغهایش را بسوی ما گرفته ود همین حال چندین نفر مسلح از خودروها پیاده شده وبدون اخطار بسوی گروه ما شروع به تیر اندازی نمودند .در این هنگام بنده به اتفاق حاج نواب وجناب رحیم بخش درازهی برای در امان ماندن از تیر بسوی دشت دویدیم که بدلیل شب وتارک بودند متاسفانه در مسیر عمیق یک رودخانه به ارتفاع حدود سه الی چهار متر قرار گرفته ود ان سقوط نمودیم .که در این حادثه پای راست بنده از ناحیه مچ دچار در رفتگی شدید وترک خوردگی شد .همچنین اقای دهواری از ناحیه کاسه سر دچار خارشیدگی وخون ریزی گشتند واقای درازهی هم از ناحیه کمر دچار صدمه شدید شدند .لازم به تذکر است که ماشین سوم همراه ما به رانندگی بهزاد درازهی وهمراهی حاج صدیق دهواری ودوستان که با فاصله بیشتری در پشت سر ما قرار داشتند وگویا در اول حادثه به سینکان رسیده بودن توسط دوستان مطلع شدند که راه توسط سارقین بسته شده واز انان خواستند که توقف بنمایند .که انا در همان لحظه به پلیس اطلاع می دهند وبعد از چند لحظه دوباره بسوی محل حادثه حرکت می نمایند ..
بعد از توقف تیر اندازی بنده سریعا با توجه به درد ی که در پا داشتم خودم را به بالای رودخانه ای که در انا افتاده بودم رساندم که در این وقت ضاربان با زبان فارسی از همه خواستند که بیایند کنار جاده وبه ما نزدیک شدند وخود را مامورین انتظامی معرفی نمودند .وقتی دوستان ما به انان اعتراض کردند وخود را معرفی نمودند انان بدون توجه همچنان به داد زدن ادامه می دادند که در این هنگام جناب سعید دهواری با عصبانیت به انان اخطار داد که در صورت معرفی نکردن خود وفرماندهشان با پیگیری موضوع از مبادی قانونی با انا برخورد خواهد شد که در پی ان تمامی دوستان نسبت به نحوه عملکرد انان اعتراض نموده وبه دلیل جوه احساسی حاکم به فا شروع به در گیری لفظی با انان نمودیم در همین ضمن ضاربین با چند بار تاکید از ماشین سوم همراه ما سوال می کردند که در مدت کوتاهی حاج صدیق وهمراهنشان هم به ما ملحق شدند وما انان را بعنوان ماشین سوم خود معرفی کردیم واز مامورین خواستیم که فرماندهشان را برای توضیح دادن معرفی کنند .که با پرخاشگری جواب دادند .وقتی سر وصداها شدت گرفت فرمانده انا سرهنگ شمس خانی توسط جناب اخلال زهی وحافظ دهواری شناسایی شد وناچارا خود را معرفی نمود .در اول ایشان می خواستند با اعلام این مووع که به ما گزارش رد کردن مواد را داده اند از عواقب عملکرد ناشیانه وبه زعم ما عمدی خود شانه خالی کنند .اما بنا بر اصرار وبرخورد مقتدرانه تمامی همراهان منجمله سعید دهواری وحاج صدیق وحافظ دهواری ودیگر دوستان در صدد عذر خواهی برامده تا به گونه ای موضوع را خاتمه دهد .در هنگام اقای درازهی که مشغول بحث با ایشان بود توسط یکی از مامورین که تا لحظه اخر روی خود را باز نکردوکرارا به دوستان پرخاش می نمود مورد تهدید با اسلحه قرار گرفت که با برخورد همگی دوستان وسرهنگ شمس به عقب رانده شد ...
این مناقشه تا ساعت 3.5 صبح ادامه داشت ومتاسفانه علی رغم چندین بار زنگ زدن به تمامی مسئولین شهرستانی واستانی وپاسگا ههای نزدیک تا ساعت 3 بامدا د فقط پاسگاه سینکان دوبار تا نزدیکی ما امد ه وبا اعلام اینکه هیچ نیرویی در محور در حال ماموریت نبوده وامکان دارد اینها سارق باشند واعلام صریح ترس از انها محل را ترک نمود ..
ساعت 3 بامداد جانشین فرماندهی انتظامی سراوان در محل حاضر شده وبا گذاشتن احترام نظامی به سرهنگ شمس در بد و امدن در صدد توجیه عملکرد غیر قانونی وناشیانه انان بر امد که با اعتراض گروه همراهان ما مواجه شده ومتاعقب ان تمامی ما با اعلام به جانشین فرماندهی انتظامی سراوان که مامورین خاطی با توهین وتیر اندازی به حقوق ما تجاوز کرده اند وما خواهان بازداشت وتعقیب قانونی انان هستیم محل رل ترک کرده وبه سراوان بازگشتیم .
در این حادثه چند چیز باید مورد توجه قرار گیرد تا عمدی بودن ان مسجل شود :
1-مامورین با ماشین شخصی ولباس شخصی وبدون هیچ علامتی دال بر مامور بودن انان در مسیر جاده اصلی اقدام به کمین وراهبندان نموده بودند وبر خلاف نص قانون وبخشنامه از پنچر کن استفاده کرده اند .
2-بعد از مشاهده خودروهای متوقف شده ورد شدن از کنار انها به اهستگی که قادر به شناختن وخواندن پلاک می شد وبا دیدن بیش از ده نفر در کنار خودروها بدون هیچ گونه اخطار اقدام به تیر اندازی نمودند .
3-اصرار انها بر خبر دار شدن از خودروی سوم همراه ما نشان از برنامه قبلی واطلاع کامل انها دارد .
4-مسئله مهم وجالب اینکه مامورین پاسگاه سینکان وبسیج انجا با مشاهده انان وپوششان اذعان به ترس نموده ومداخله ننمودند حال ما بعنوان شهروند چگونه باید به انا اعتماد می کردیم
5-توهینهای مکرر مامرین ودر یک مرحله خود سرهنگ شمس به همراهان ما نشان دهنده غرور بی جا وعدم پاسخگویی انان می باشد
با توجه به تکرار اینگونه از موارد در جای جای بلوچستان وامار بالای کشته شدگان توسط این نیروها ومتاسفانه عدم پی گیری این گونه موارد تا کنون تمامی گروه همراهان ما با اطلاع دادن به مقامات عالی کشوری واستانی وشهرستانی وهمچنین تقدیم داد خواست وشکایت به دادستانی سراوان تصمیم به پی گیری موضوع تا مرحله مجازات متخلفین را در سر لوحه کار خود قرار داده اند ودر خواستمان از مردم غیرتمند اطلاع رسانی صحیح وموضع گیری مناسب با در نظر گرفتن مصالح عمومی وخصوصی دوستان در گیری در این ماجرا را داریم ..
در ضمن از حسن نظر جناب چاه کندی دادستان محترم کمال تشکر را داریم /
گزارش حادثه
مدتها است که عمدا وسهوا در بلوچستان توسط نیروهایی که باید حافظ جان مردم باشند ،جان ومال وحتی گاها حیثیت مردم بومی مورد تعرض قرار میگیرد .ومتاسفانه تا کنون کمترین پی گیری را در چی داشته است وتاسف بر انگیز تر اعمال نفوذ مسئولین ودستگاهای مورد اتهام واز ان بدتر معتمدان تازه به دورا رسیده در صورت شکایت مردمی واخذ رضایت با تطمیع وشاید تهدید باشد .
متاسفانه در شب شنبه مقارن ساعت 11.5 شب هنگامی که به همراهی جمعی از دوستان مسئول وفعالان اجتماعی وفرهنگی از جمله حافظ محمد امین دهواری عضو هیئت ریسه شورای عالی شورا ها اسلامی در کشور و از گزینه های مطرح نامزدی مجلس اینده ،دوست بزر گوارم رحیم بخش درازهی بخشدار قبلی سوران ونامزد مطرح مجلس اتی ،مهندس مجید احلال زهی شهردار محمدی ،استاد عبدالله سپاهی فعال فرهنگی ودایر کننده موزه تاس وکپل ،استاد حاج نواب دهواری فرهنگی وفعال نام اشنای سیاسی اجتماعی واز بزرگان ومعتمدین سراوان ،استاد شاعر سعید دهواری از مسئولین هلال احمر ،حاج صدیق دهواری نویسنده ،فعال اجتماعی وریس سابق میراث فرهنگی ،عدنان دهواری عضو شورا وجوان فعال در عرصه فرهنگی واجتماعی ،دوست بزرگوار بهزاد درازهی از جوانان نام اشنای عرصه فعالیتهای اجتماعی وتعدادی دیگر از جوانان توانمند واشنایان عرصه فعالیتهای اجتماعی ..بعد از حضور در مراسم پرسه مرحوم شیر محمد سپاهی برادر همسر مر حوم حاج قدوس خان نعمت الهی وملاقات با جناب ایوب خان نعمت الهی به قصد بازگشت بسوی سراوان حرکت نمودیم .ماشین حامل حافظ دهواری ومهندس احلال زهی با همراهان به فاصله حدود ده متری ماشینی که بنده در معیت استادید بزرگوار نواب دهواری ورحیم بخش درازهی وعبد الله سپاهی و برانندگی جناب پاکباز در ان قرار داشتیم در حرکت بود ..در حالی که چندین ماشین عبوری دیگر با فاصله کم وزیاد در جلوی ما در حرکت بودند ناگهان در حد فاصل بین سینکان وناهوک ودر حوزه سینکان عده ای که در کنار جاده ایستاده بودند وملبس به لباس محلی بوده در کنار دو دستگاه ماشین پژوه 405 شخصی بدون هیچ اخطار ی اقدام به انداختن خارک پنچر کن جلوی ماشین جلویی ما به رانندگی سعید دهواری نمودند ودر پی ان اقدام به شلیک به هردو ماشین نمودند .تمامی ما با توجه به پوشش انان ونحوه عملکرد شان در سارق یا اشرار بودن انان مطمئن گشته وبا سرعت از محل دور شدیم ولی به دلیل ترکیدی دو لاستیک ماشین حامل حافظ مجبور شدیم حدود دو یا سه کیلو متر انطرفتر ایستاد تا اقدام به تعویض لاستیکها بنماییم ..
در حای که دوستان با عجله در صدد تعوی لاستیکها بودند ماشینهای ضاربان در حالیکه یکی از انان بوکسل میشد به ارامی از کنارمان عبور کردند ودر فاصله 100 متری ایستادند وعلی رغم اعلام حافظ دهواری وسعید دهواری که ما رهگذریم وداریم لاستیک عوض می کنیم یکی از ماشینهای ضاربان چراغهایش را بسوی ما گرفته ود همین حال چندین نفر مسلح از خودروها پیاده شده وبدون اخطار بسوی گروه ما شروع به تیر اندازی نمودند .در این هنگام بنده به اتفاق حاج نواب وجناب رحیم بخش درازهی برای در امان ماندن از تیر بسوی دشت دویدیم که بدلیل شب وتارک بودند متاسفانه در مسیر عمیق یک رودخانه به ارتفاع حدود سه الی چهار متر قرار گرفته ود ان سقوط نمودیم .که در این حادثه پای راست بنده از ناحیه مچ دچار در رفتگی شدید وترک خوردگی شد .همچنین اقای دهواری از ناحیه کاسه سر دچار خارشیدگی وخون ریزی گشتند واقای درازهی هم از ناحیه کمر دچار صدمه شدید شدند .لازم به تذکر است که ماشین سوم همراه ما به رانندگی بهزاد درازهی وهمراهی حاج صدیق دهواری ودوستان که با فاصله بیشتری در پشت سر ما قرار داشتند وگویا در اول حادثه به سینکان رسیده بودن توسط دوستان مطلع شدند که راه توسط سارقین بسته شده واز انان خواستند که توقف بنمایند .که انا در همان لحظه به پلیس اطلاع می دهند وبعد از چند لحظه دوباره بسوی محل حادثه حرکت می نمایند ..
بعد از توقف تیر اندازی بنده سریعا با توجه به درد ی که در پا داشتم خودم را به بالای رودخانه ای که در انا افتاده بودم رساندم که در این وقت ضاربان با زبان فارسی از همه خواستند که بیایند کنار جاده وبه ما نزدیک شدند وخود را مامورین انتظامی معرفی نمودند .وقتی دوستان ما به انان اعتراض کردند وخود را معرفی نمودند انان بدون توجه همچنان به داد زدن ادامه می دادند که در این هنگام جناب سعید دهواری با عصبانیت به انان اخطار داد که در صورت معرفی نکردن خود وفرماندهشان با پیگیری موضوع از مبادی قانونی با انا برخورد خواهد شد که در پی ان تمامی دوستان نسبت به نحوه عملکرد انان اعتراض نموده وبه دلیل جوه احساسی حاکم به فا شروع به در گیری لفظی با انان نمودیم در همین ضمن ضاربین با چند بار تاکید از ماشین سوم همراه ما سوال می کردند که در مدت کوتاهی حاج صدیق وهمراهنشان هم به ما ملحق شدند وما انان را بعنوان ماشین سوم خود معرفی کردیم واز مامورین خواستیم که فرماندهشان را برای توضیح دادن معرفی کنند .که با پرخاشگری جواب دادند .وقتی سر وصداها شدت گرفت فرمانده انا سرهنگ شمس خانی توسط جناب اخلال زهی وحافظ دهواری شناسایی شد وناچارا خود را معرفی نمود .در اول ایشان می خواستند با اعلام این مووع که به ما گزارش رد کردن مواد را داده اند از عواقب عملکرد ناشیانه وبه زعم ما عمدی خود شانه خالی کنند .اما بنا بر اصرار وبرخورد مقتدرانه تمامی همراهان منجمله سعید دهواری وحاج صدیق وحافظ دهواری ودیگر دوستان در صدد عذر خواهی برامده تا به گونه ای موضوع را خاتمه دهد .در هنگام اقای درازهی که مشغول بحث با ایشان بود توسط یکی از مامورین که تا لحظه اخر روی خود را باز نکردوکرارا به دوستان پرخاش می نمود مورد تهدید با اسلحه قرار گرفت که با برخورد همگی دوستان وسرهنگ شمس به عقب رانده شد ...
این مناقشه تا ساعت 3.5 صبح ادامه داشت ومتاسفانه علی رغم چندین بار زنگ زدن به تمامی مسئولین شهرستانی واستانی وپاسگا ههای نزدیک تا ساعت 3 بامدا د فقط پاسگاه سینکان دوبار تا نزدیکی ما امد ه وبا اعلام اینکه هیچ نیرویی در محور در حال ماموریت نبوده وامکان دارد اینها سارق باشند واعلام صریح ترس از انها محل را ترک نمود ..
ساعت 3 بامداد جانشین فرماندهی انتظامی سراوان در محل حاضر شده وبا گذاشتن احترام نظامی به سرهنگ شمس در بد و امدن در صدد توجیه عملکرد غیر قانونی وناشیانه انان بر امد که با اعتراض گروه همراهان ما مواجه شده ومتاعقب ان تمامی ما با اعلام به جانشین فرماندهی انتظامی سراوان که مامورین خاطی با توهین وتیر اندازی به حقوق ما تجاوز کرده اند وما خواهان بازداشت وتعقیب قانونی انان هستیم محل رل ترک کرده وبه سراوان بازگشتیم .
در این حادثه چند چیز باید مورد توجه قرار گیرد تا عمدی بودن ان مسجل شود :
1-مامورین با ماشین شخصی ولباس شخصی وبدون هیچ علامتی دال بر مامور بودن انان در مسیر جاده اصلی اقدام به کمین وراهبندان نموده بودند وبر خلاف نص قانون وبخشنامه از پنچر کن استفاده کرده اند .
2-بعد از مشاهده خودروهای متوقف شده ورد شدن از کنار انها به اهستگی که قادر به شناختن وخواندن پلاک می شد وبا دیدن بیش از ده نفر در کنار خودروها بدون هیچ گونه اخطار اقدام به تیر اندازی نمودند .
3-اصرار انها بر خبر دار شدن از خودروی سوم همراه ما نشان از برنامه قبلی واطلاع کامل انها دارد .
4-مسئله مهم وجالب اینکه مامورین پاسگاه سینکان وبسیج انجا با مشاهده انان وپوششان اذعان به ترس نموده ومداخله ننمودند حال ما بعنوان شهروند چگونه باید به انا اعتماد می کردیم
5-توهینهای مکرر مامرین ودر یک مرحله خود سرهنگ شمس به همراهان ما نشان دهنده غرور بی جا وعدم پاسخگویی انان می باشد
با توجه به تکرار اینگونه از موارد در جای جای بلوچستان وامار بالای کشته شدگان توسط این نیروها ومتاسفانه عدم پی گیری این گونه موارد تا کنون تمامی گروه همراهان ما با اطلاع دادن به مقامات عالی کشوری واستانی وشهرستانی وهمچنین تقدیم داد خواست وشکایت به دادستانی سراوان تصمیم به پی گیری موضوع تا مرحله مجازات متخلفین را در سر لوحه کار خود قرار داده اند ودر خواستمان از مردم غیرتمند اطلاع رسانی صحیح وموضع گیری مناسب با در نظر گرفتن مصالح عمومی وخصوصی دوستان در گیری در این ماجرا را داریم ..
در ضمن از حسن نظر جناب چاه کندی دادستان محترم کمال تشکر را داریم /
با امید احقاق حق قانونی وشهروندی تمامی مردم ایران در سایه قانون
درمحمد بهرامی سراوان بیست وپنجم خردا نود وچهار
درمحمد بهرامی سراوان بیست وپنجم خردا نود وچهار
No comments:
Post a Comment