زندگينامه استاد اشرف سربازي
بهرام ميرزايي
از رودخانه سرباز گروهي از طايفه اسكاني بطرف گوادر (پاكستان) و از آنجا با كشتي به بندر كراچي وارد مي شوند كه در اين ميان شخصي بنام محمد كه بعدها بنام درزي والا (خياط) مشهور مي شود در محله ريكسر كراچي با زني بنام درخاتون ازدواج مي نمايد كه حاصل ازدواج ايشان فرزندي بنام محمد اشرف سربازي مي باشد كه در سال 1316 ه.ش در محله ريكسر چشم به دنيا گشودند كه بعدها بعنوان يكي از شخصيت هاي علمي و ادبي بزرگ زبان بلوچي ظاهر شد و زحمات زيادي را در راه علم و دانش متحمل شدند.
از رودخانه سرباز گروهي از طايفه اسكاني بطرف گوادر (پاكستان) و از آنجا با كشتي به بندر كراچي وارد مي شوند كه در اين ميان شخصي بنام محمد كه بعدها بنام درزي والا (خياط) مشهور مي شود در محله ريكسر كراچي با زني بنام درخاتون ازدواج مي نمايد كه حاصل ازدواج ايشان فرزندي بنام محمد اشرف سربازي مي باشد كه در سال 1316 ه.ش در محله ريكسر چشم به دنيا گشودند كه بعدها بعنوان يكي از شخصيت هاي علمي و ادبي بزرگ زبان بلوچي ظاهر شد و زحمات زيادي را در راه علم و دانش متحمل شدند.
ايشان در دروان كودكي و نوجواني تحصيلات مذهبي را نزد پدر بزرگوارشان ومولوي محمد عمر صاحب گذراندند ودر سال 1957 ديپلمشان را گرفته و در همان سال به عنوان حسابدار در شهرداري شهر كراچي مشغول به كار مي شوند و بعد از چند ماهي كار را رها نموده و در دانشكده اسلاميه كراچي در رشته اقتصاد مشغول به تحصيل مي شود و بعد از دو سال موفق به اخذ مدرك فوق ديپلم از اين دانشكده مي شود استاد سربازي در شعر بلوچي دستي توانا داشتند و شعر نو را در ادبيات بلوچي بنيانگذاري نمودند كه در سال 1961 اولين شعر نو ايشان با عنوان «بيا مني چمروك» در ماهنامه الس (olse ) چاپ كوئئه منتشر مي شود در سال 1342 ه.ش در اداره اطلاعات وانتشارات راديو زاهدان به عنوان نخستين كارمند «مجري گوينده» برنامه بلوچي وارد وبه استخدام در مي آيند و در ارديبهشت سال 1359 ، آغاز فصل برداشت گندم دراين منطقه به عنوان كارشناس فرهنگي و اجتماعي و راهنماي محلي گروه اعزامي فيلمساز به كارگرداني آقاي خسرو مختاري در روستاي گل مورتي بخش بزمان (شهرستان ايرانشهر ) جهت ساختن فيلمي مستند بنام «نان بلوچ» راهي آنجا مي شود. بنا به گفته خود استاد در سال 1359 بوسيله كميته به اصطلاح پاك سازي وسالم سازي صدا و سيماي زاهدان به اتهامي واهي و مجهول كه تا اين لحظه برايم روشن نگرديد با 17 سال خدمت در سن 42 سالگي بازنشست شدم.
استاد بعداز بازنشستگي راهي كشور پاكستان مي شود ابتدا به كراچي سپس به كوئه و در نهايت به دعوت راديو BBC جهت همكاري كارهاي فرهنگي راهي لندن مي شود ودرخلال سالهاي 68.69 به ايرون باز مي گردد ودر مركز راديو ـ تلويزيون دربخش آسيايي خبر واحدپ برون مرزي در جام جم مشغول به كار مي شود كه بعد از مدتي از تهران به زاهدان برگشته ومجددا به عنوان مجري برنامه اردودعوت بكار مي شود . دراين مدت تاليف كتابي با عنوان «پاكستان و مسائل سياسي و اجتماعي» را اغاز مي نمايند كه هنوز به چاپ نرسيده است در سال 1373 از كار درصدا وسيما استعفا داده وهشت سال آخر عمرشان را در روستاي مينان درسرباز گذراندند . دراين مدت نثر نويسي ديوان مولانا عبداله روانبد (سعدي بلوچستان) راآغاز مي نمايد كه قسمت اول آن را باعنوان «ناپاپتين مروارد» به پايان رساند وبراي چاپ به كشور سوئد فرستاد كه سربازي هنگام نثر نويسي قسمت سوم ديوان مولانا عبداله وفات نمودند دو كتاب نيز در مورد موسيقي سنتي بلوچي به رشته تحرير درآورده است كه كتاب اول در مورد سازهاست و كتاب دوم در مورد آورازها و مابقي آثار استاد عبارتند از :
و مجموعه مقالات فارسي و اردو
استاد اشرف سربازي درتاريخ 14 بهمن ماه 1382 روز سه شنبه بر اثر سكته قلبي جان به جان آفرين تسليم مي كنند ودر قبرستان عمومي روستاي مينان در سرباز به خاك سپرده ميشود روحش شاد.
No comments:
Post a Comment