سهم بلوچ در گردونه بازار اقتصاد وسرمایه بلوچستان

‎بلوچ وبلوچستان مظلوم‎ har lagt till 2 nya foton.

سهم بلوچ در گردونه بازار اقتصاد وسرمایه بلوچستان

قسمت اول:
آنچه برای مان دردآور است که در بلوچستان هیچ گونه منبع درآمد زایی وجود ندارد تا بلوچها بتوانند نیروی کار واستعداد خود را صرف در این پروژه ها و شهرکهای صنعتی و تولیدی کنند.
به نوعی بلوچستان فاقد هر گونه پروژه ای برای سامان دادن به وضع معیشتی مردم است.
به ناخوداگاه این سوال برای خواننده پیش می آِید که پس منبع درآمد این مردم و منابع اقتصادی که گردونه چرخ اقتصاد این مردم را می چرخاند چه می تواند باشد؟."
با نگاهی ساده می توان گفت گردونه چرخ اقتصادی و معیشتی مردم سیم های خارداری است که از سال 1307 هجری شمسی بلوچستان را پوشش میدهد.
مرز تنها منبع درآمد ملت بلوچ در بلوچستان است :

اما باید بدانیم که آیا مرز به خودی خود درآمدزاست؟ و یا تسهیلاتی برای این مردم محروم و مظلوم وجود دارد تا بتوانند بدون دغدغه امرار معاش و زندگی کنند؟.
متاسفانه باید عرض کنم همانگونه که در بالا اشاره شد" که زمین بلوچستان برای ملتش زمینی خشک و بایر بدون هیچ گونه تسهیلاتی است تا بتواند چرخه اقتصاد را بچرخاند.
دقیقا این مرز با سیم های خاردارش خاری بر چشم بلوچهایی است که مرز را فقط می بینند و زندگی خود را مدیون آن هستند.
اما همین مرز گاهی جویندگان برای لقمه ای نان شب را نابینا و دراکثر مواقع بطور کل محروم از زندگی می کند،و در این میان هزاران تن هرگز برنگشتند و حتی کسانی که برمی گردند به گونه ای هستند که اگر یک ماه کار کنند یک سال باید پس بدهند و هزینه ی درمانشان کنند..

می پرسید چطور؟
میگوییم که در این مرزها هیچ گونه امتیازی برای مردم وجود ندارد و حتی خروج و ورود یک جعبه میوه و یک کیسه برنج ویک گالن گازوییل بیشتر مواقع با تیر و ترکش نیروهای مرزبانی و یا با جریمه های آنچنانی روبرو می شوند.
اینجا همه چیز قاچاق است حتی کار ،کاری که از جهت بیکاری و نمردن در فقر، انتخاب می کنیم.
ورود میوه ،تره بار، خشکبار،پارچه و سایر اقلام خوراکی .و مایحتاج زندگی روزمره مردم شده قاچاق در عوض کالایی که رد مرز می شود گازوییل است که ان هم در این جا قاچاق و سزای حمل کنندگانش بصورت اعدام صحرایی و یا جریمه هایی است که هفت پشت طرف از عهده آنها برنمی اید.

برای مثال همین گازوییل اگر توسط شخصی مثل فرمانده پلیس و نیروی انتظامی کل کشور با درآمد میلیارد دلاری دزدیده شود و وارد بازار سیاه می شود نامش هست اقتصاد مقاومتی و مدال و ترفیع درجه به همراه دارد، اما اگر یک بلوچ فقط چند گالن از روی ناچاری اینجا حمل می کند تا فقط خرج روزمره و نان شبش باشد فورا نیروهای مرزبانی حکم اعدام صحرایی اش را صادرو بدون هیچ گونه ایست و هشداری تیربارانش می کنند و اگر تیربارانش نکنند مثلا برای هر گالن گازوییل اگر قیمتش سی هزار تومان باشد سه تا پنج میلیون تومان جریمه اش می کنند یعنی جریمه یک خودرو حامل گازوییل که کل سرمایه شخص را به معادل یک میلیون تا یک میلیون و پانصد هزار تومان در برمی گیرد بیست میلیون تا سی میلیون به بالاتر از این است که در نتیجه فرد بیچاره جدا از اینکه تمام هستی اش را که همان چهار گالن گازوییل و خودروی ا اش می باشد از دست می دهد که هیچ ، باید سی سال بدود تا سی میلیون تومان تهیه و به حساب حکومت واریز کند.
و این رویه کشتار و جریمه تمام شعبه های مردم را در همه امور اقتصادی در بر می گیرد فرقی نمی کند بار و کالا گازوییل باشد یا چای و برنج و یا پارچه.
محمود بلوچ
‫#‏بلوچ_وبلوچستان_مظلوم‬