این روزها با انتشار اخبار پیاپی دستگیری و کشته شدن معترضان در ایران، بیش از پیش نام لباس شخصیها به گوش میخورد. اما لباس شخصیها کیستند و چه پیپشینهای دارند؟ نگاهی داریم به سابقه حضور این نیروها در ایران معاصر.
آنان که سالهای ابتدایی دهه سی خورشیدی را به یاد دارند، خوب میشناسند مرد فربهی را که کت سیاه و پیراهن سفید میپوشید و پشت کفشش را میخواباند و جز برای کتک زدن آن را بلند نمیکرد. میگویند قمهای نیز همواره زیر پیراهنش داشته که البته با نگاهی به جثه بزرگش میتوان فهمید که وی نیازی به قمه نداشته است. شعبان جعفری باستانیکار معروفی بود که مدرسه را در دوران ابتدایی به دلیل شرورت ترک کرده بود و گفته میشد که از هوش پایینی برخوردار بوده. نظام حاکم از هیکل تنومند و مغز کوچک او برای سرکوب مخالفانش بهره میجست.
کمتر تاریخنگاری هست که وقایع کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را نگاشته باشد و نامی از شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ نبرده باشد. هرچند خود وی در کتاب خاطراتش منکر این نقش شده و ادعا کرده است که روز ۲۸ مرداد تا ساعت ۲ بعدازظهر در زندان بوده و خبر سقوط دولت مصدق را در زندان از رادیو شنیده است. اما شواهد و مدارک زیادی حاکی از نقش شعبان جعفری در پیشبرد کودتای ۲۸ مرداد از طریق برهم زدن نظم عمومی و تخریب اموال دولتی و ترساندن مردم وجود دارد، از جمله حضور پررنگش در دادگاه دکتر حسین فاطمی. عکسی از او وجود دارد که در یک خودروی بدون سقف ایستاده و در یک دستش چماق است و دست دیگرش پوستر محمدرضا شاه. او یک ’’لباس شخصی‘‘ بود.
More --->
No comments:
Post a Comment