Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

کارمند بلوچ ِ بی غیرت


کارمند بلوچ ِ بی غیرت
متن پیام یک دردمند بلوچ که در یکی از گروهها فرستاده بود.
سلام برادر یک متن برای این بلوچها که پلیس برق شده ان بنویس که بخاطر حق کشف کنتور های برق فاقد پلمب .که چه جریمه های این جوانان بیکار باید به اداره برق پرداخت کنند.کنتور یک پیرزن تنها که پلمب نداشته یک ملیون چهارصد هزارتومان جریمه اش کردند.
خمینی وقتی که به قدرت رسید گفت که اب وبرق مجانی میکنم ولی الان صد برابر گرانتر شده.ایاملت بلوچ بجز الله حامی دیگری دارد بیشتر جوانان ماییکارند برای خرجی خانواده خود مانده اند.از شماتقاضا میکنم یک مقاله خوب بنویسید که این کارگرهای اداره برق یک کم مراعات حال مردم رابکنند.
.........
کارمندِبلوچ بی غیرت،،، البته بلا نسبت همه شما کارمندان عزیز بلوچ
نمی دانم در برابر این فریاد در برابر این جریان عدالت خواهانه که فقط عدالت می خواهد چه بنویسم
و این تنها یک درد از هزاران دردی است که بر قامت یک و نیم متری بلوچ آویزان هستند.
و اما جای تعجب و حیرت است با وجود اینکه کسی نیست که نسبت به ظلم و بی عدالتی ها در حق ملتش چیزی نداند و نشنیده یا نفهمد.ظلمی که چون زلزله ای ویرانگر همه چیز این ملت و سرزمین را از بین برده وهمان قامت صبور بلوچ را که خاکسترش از تفتان است و بزمان و با سیلی های که خود بر صورت می زند تا به رخ نکشد غم درون راباقی مانده ،بازهم بلوچی پیدا شود که بدتر از گرگ به گله حمله ور شود.
تو بلوچ بدان که پدران تو بر خود عار می پنداشتند که دشمنت را که لباس بلوچی پوشیده بود به باد نفرین و انتقام بگیرند اما امروز تو تیغ شمشیر دشمن گشته ای و بر دردها و الام بیشمار این ملت نمک می پاشی و در چایگاهی قرار گرفته ای که لعن و نفرین نثارت کنیم.
مگر تو نمی بینی که در این سرزمین نان به قیمت جان است و آن تکه نانی که با بازی با مرگ بر سر سفره گرسنگان این سرزمین اورده میشود را دزدان سرگردنه با قیمت بالای برق و گاز و آرد و نان از کف اش بیرون می کنند.
و تو در این میان برای هر چه فقیرتر شدن ملتت دستی برای همراهی با ظلم گشته ای.
ای کسی که ازمیان هزاران به کاری گماشته شده ای پس در هر اندازه و جایگاهی که هستی در راستای خدمت به ملتت بکوش ..اگر دربان و پاسبانی اگر معاون و یا کارمند عادی هستی سعی کن لبخندی بر لبان خشکیده ملتت بکاری .تا این ملت با دیدن یک بلوچ که به کاری گماشته شده احساس کنند کسی را دارند که به فریادشان در حداقل امورشان برسند نه اینکه بگویند لعنت بر خودی و درود بر زابلی !!!!
این خلق محروم یا از نظر حکومت مرحوم نیاز به دستی برای دعا دارند تا در حقشان التفاتی صورت گیرد.
با دیدن تو ای کارمند بلوچ احساس غرور کنند و تو را حامی و پشتیبان خود ببینند.مگر تو نمی بینی که در این سرزمین سوخته نان قیمتش چند است(نان قیمتش مساوی با گرفتن جان است)و آیا تو نمی بینی که همین غیربومیان و زابلی ها چگونه برای همنوع و هم جنس و هم زبان خودشان تلاش و کوشش می کنند و آنقدر تلاش می کنند که حتی یک صندلی را در دورافتاده ترین روستاها و دهستانها که نه راه خر دارد و نه موتورو جزء مسییر پیاده روی راهی برای رسیدن به آن منطقه ندارد از دست بلوچ خارج و به یک زابلی کولی می سپارند!!!!؟؟
مگر نمی بینی همین زابلی در شهر و روستاهایی صاحب زمین و امکانات شدند در حالی که هیچ گونه وابستگی ریشه ای با ما ندارند .چطور زمین تو ای بلوچ تصاحبی میشود و به یک زابلی با تسهیلات برای ساخت و ساز داده می شود و تو نمی بینی و یا می بینی و نمی خواهی اعتراف کنی که این ظلم است .
و هزاران هزار چنین رویدادها و حقایقی از ظلم که کمر ملت و سرزمین ات را شکسته و تو نیز دستی برای همراهی با دشمن در جهت نابودی و هر چه فقیر تر کردن این ملت گشته ای.
تنها چیزی که این ملت در سرزمین خود دارند همین استفاده از برق است با هزینه های بالا ودیگر هیچ امتیازی در سرزمین خود ندارند.حال که روزگار کمرشان را شکسته و عصای فقیر گونه خود را به در تو می زنند تا به دادشان برسی و نادیده بگیری ،اما تو بدتر از ان میکنی که دشمن میکند.
پس مرده یک چاخان و لبخند تصنعی دشمنت نگرد بلکه درمان درد ملت باش که این ملت است که با تو می ماند و برای تو می گرید .
نوکر حکومت بودن به این معنی نیست که چون انان پایت را بر گلوی ملتت نهی و بخاطر یک احترام تصنعی و یک شاباش نوکر دشمن و خائن و ظالم به ملت و سرزمینت گردی.


No comments:

Post a Comment