از این ستون به آن ستونِ جمهوری اسلامی هیچ فرجی نیست!
مکارانهتر و زیرکانهتر از همه «رهبر نظام جمهوری اسلامی» (و نه فقط شخص سید علی خامنهای) فهمید که مردم به زودی درخواهند یافت که بار دیگر چه کلاه بزرگی بر سرشان رفته و اوضاع اقتصادی و اجتماعیشان بدتر هم خواهد شد و آمادهی اعتراض خواهند گشت، پس با کلیدواژهی «نفوذ» زمینه را برای «نعوظِ» استوانههای سرکوب آماده ساخت…
مکارانهتر و زیرکانهتر از همه «رهبر نظام جمهوری اسلامی» (و نه فقط شخص سید علی خامنهای) فهمید که مردم به زودی درخواهند یافت که بار دیگر چه کلاه بزرگی بر سرشان رفته و اوضاع اقتصادی و اجتماعیشان بدتر هم خواهد شد و آمادهی اعتراض خواهند گشت، پس با کلیدواژهی «نفوذ» زمینه را برای «نعوظِ» استوانههای سرکوب آماده ساخت…
دیو جماران جام زهر خود را در کاسه سر جوانان ایران نوشیده و رفته بود؛ خامنهای، رئیسجمهور اهل شعر و رمان و پیپ، رهبر شده بود؛ جنگ به پایان رسیده بود؛ دوران «سردارِ سازندگی» فرا رسیده بود؛ «اکبر و رهبر» خود را چون فرشتهی نجات مردمْ بزک کرده بودند؛ و مردم چشم به «معجزه»ی آنها داشتند؛ اما… با پایان دوران ریاست جمهوری رفسنجانی، همه گمان کردیم او دیوی است که باید بیرون رود و فرشتهای برای «اصلاح» بیاید و با دیوِ رهبر و اکبر مبارزه کند؛ و آن فرشته را در چهرهی دروغگوی فریبای دیگری به نام سید محمد خاتمی جستجو کردیم.
http://www.tahlilrooz.net/?p=5423
http://www.tahlilrooz.net/?p=5423
No comments:
Post a Comment