سیل زدگان زاهدانی را فراموش نکنیم>چناچه رژیم فراموششان کرد
هفته ای گذشت و سیل زدگان بلوچ در زاهدان از سوی دستگاه جرم و جنایت بطور کل نادیده گرفته شدند.
تا هنوز اطلاعی مبنی بر دادرسی به شکایت سیل زدگان نیست.و هلال احمر و سایر مسئولین جنایت کار چشمان خود را بر روی درد و رنج سیل زدگان بسته اند.
دریغ از احساس همدردی و صدور بیانیه ای از سوی کارگزار رژیم در استان در بالاترین مقام استانداری ،گویا همه مسئولین جنایت کار به رقص و شادمانی از بروز این حادثه پرداخته و خوشحال از اینکه این حادثه گریبانگیر مردم مظلوم ما شده است.این بی خیالی و سکوت از سوی نهادها و ارگانها و سازمانهای دولتی در حالی گذشت و می گذرد که مردم ما در حاشیه شهر زاهدان اواره و بی سرپناه و نیازمند مواد اولیه بهداشتی و خوراکی و گرمایشی هستند.
این حوادث بیانگر واقعیت ظلم دستگاه جنایت است و مردم ما باید در چنین حوادثی غیر مترقبه بیش از پیش به یاری همدیگر بپردازند و انزجار و نفرت خویش را نسبت به دشمن بیش از پیش بیشتر کنند.
امروز مردم ما از هر نظر تنها ترین ،فقیر ترین و مجروح ترین مردم هستند.اتحاد و یکپارچگی و هماهنگی در چنین اموری بیش از پیش نیاز است.دشمن در هر فرصتی در کمین است تا بر زخم ما نمک بپاشد و در سکوت و بایکوت خبری به درد و رنج ما بیفزاید.حوادث سیل و تخریب منازل صدها تن از بلوچها در حاشیه شهر زاهدان و عدم اعلام این خبر از سوی دستگاه جنایت در خبرگزاریها و عدم فشار برای پیگیری این حادثه از سوی حلال احمرو سایر دستگاهها ادارات کمک رسان و احتمال بروز بیماریهای عفونی در بین سیل زدگان از نشانه های بارز دشمنی با مردم بلوچ است.
و اما در کنار اینکه این حوادث از جانب اله العالمین است لیکن یکی تقدیر است و دیگری تدبیر>
که متاسفانه ما تقدیر را دخیل و تدبیر را به کنار گذاشته ایم.
از سوی دستگاه جنایت هیچ گونه تدبیری برای درمان و بازسازی و اسکان صورت نگرفته و این به معنی ان است که دستگاه جنایت خوشحال و بی خیال از درد ماست.
و اما وظیفه ما تدبیر و تدبر کردن است.تدبیر اینکه از اینگونه حوادث باید درس گرفت و به فکر چاره باید بود.اولین راه حل در بیزاری و نفرت از رژیم بی کفایت است و دوم اتحاد و همبستگی بین همه آحاد مردم جنوب و شمال استان ،باید نسبت به سرسپردگان و مسئولین بی کفایت که خوی دشمنی و دردنگی شان را در همه صحنه ها و بخصوص جنین صحنه هایی می بینیم احساس بیزاری و دوری کرد.
امروز اگر حاکمیت بلوچستان بدست خود ما مردم بود با توجه به اینکه آشنا به خواسته مردم و آشنا به درد و غم مردم هستیم از بروز چنین حوادثی حتما جلوگیری بعمل می آمد و بجای این همه رنج و مصیبت تمام تلاش ها در راستای بهبود وضعیت بود و افکار در جهت هر چه بهتر شدن اوضاع و تزریق امید و ترسیم اینده روشن مد مقابل همه فرزندان بلوچ بود.
سیل زاهدان ننگی بر پیکره رژیم است.چناچه سیل چند سال پیش در حوزه چابهار و زلزله8/7ریشتری سراوان با بی کفایتی و بی خیالی سرسپردگان دستگاه جنایت روبرو شد.و تنها مردم بلوچ این رنج ها را بدوش کشیدند.
مردم ما باید بسوی حقیقت امر برگردند و برای نجات بلوچ و بلوچستان از دست این اهریمنان و دژخیمان و زالوها و اختاپوس های هزار دست و پا که فقط خون ما را می مکند تلاش بی وقفه ای را شروع نمایند.
امید است در کنار بیزاری از دشمن هر چه بیشتر به اتحاد اندیشید.انچه مهم است بلوچ و بلوچستان است و شمال و جنوب و مرکز ندارد.همه در راستای التیام بخشیدن به دردهای بلوچ و بلوچستان براییم.و در چنین صحنه هایی که مردم عزیز ما نیازمند کمک و مدد هستند همیاری در سطح گسترده ای را از خود به نمایش بگذارند.
اهم کارها در راه نجات بلوچ و بلوچستان در همراهی و همفکری با گروهها و افراد دلسوز است و نباید در هیچ شرایطی به دشمن اعتماد کرد.دشمن دشمن است و هرگز رفاه و امنیت شما را نمی خواهد.دلسوز بلوچ و بلوچستان کسانی هستند که دارند خون می دهند برای نجات ازوضع ستمی که تمام جغرافیای بلوچستان را در برگرفته است.
بیایید برای اینکه بلوچ و بلوچستان زنده ماند و خوشحال شود ،برای یک بار برای همیشه ،مبارزه ای برای پس گرفتن و انتقام را در همراهی با مبارزین شروع کنیم.
فردای بلوچستان خوشحال ،فردای خوشحالی من و تو و نسل های فردای ماست.
محمود بلوچ
#بلوچ_وبلوچستان_مظلوم
تا هنوز اطلاعی مبنی بر دادرسی به شکایت سیل زدگان نیست.و هلال احمر و سایر مسئولین جنایت کار چشمان خود را بر روی درد و رنج سیل زدگان بسته اند.
دریغ از احساس همدردی و صدور بیانیه ای از سوی کارگزار رژیم در استان در بالاترین مقام استانداری ،گویا همه مسئولین جنایت کار به رقص و شادمانی از بروز این حادثه پرداخته و خوشحال از اینکه این حادثه گریبانگیر مردم مظلوم ما شده است.این بی خیالی و سکوت از سوی نهادها و ارگانها و سازمانهای دولتی در حالی گذشت و می گذرد که مردم ما در حاشیه شهر زاهدان اواره و بی سرپناه و نیازمند مواد اولیه بهداشتی و خوراکی و گرمایشی هستند.
این حوادث بیانگر واقعیت ظلم دستگاه جنایت است و مردم ما باید در چنین حوادثی غیر مترقبه بیش از پیش به یاری همدیگر بپردازند و انزجار و نفرت خویش را نسبت به دشمن بیش از پیش بیشتر کنند.
امروز مردم ما از هر نظر تنها ترین ،فقیر ترین و مجروح ترین مردم هستند.اتحاد و یکپارچگی و هماهنگی در چنین اموری بیش از پیش نیاز است.دشمن در هر فرصتی در کمین است تا بر زخم ما نمک بپاشد و در سکوت و بایکوت خبری به درد و رنج ما بیفزاید.حوادث سیل و تخریب منازل صدها تن از بلوچها در حاشیه شهر زاهدان و عدم اعلام این خبر از سوی دستگاه جنایت در خبرگزاریها و عدم فشار برای پیگیری این حادثه از سوی حلال احمرو سایر دستگاهها ادارات کمک رسان و احتمال بروز بیماریهای عفونی در بین سیل زدگان از نشانه های بارز دشمنی با مردم بلوچ است.
و اما در کنار اینکه این حوادث از جانب اله العالمین است لیکن یکی تقدیر است و دیگری تدبیر>
که متاسفانه ما تقدیر را دخیل و تدبیر را به کنار گذاشته ایم.
از سوی دستگاه جنایت هیچ گونه تدبیری برای درمان و بازسازی و اسکان صورت نگرفته و این به معنی ان است که دستگاه جنایت خوشحال و بی خیال از درد ماست.
و اما وظیفه ما تدبیر و تدبر کردن است.تدبیر اینکه از اینگونه حوادث باید درس گرفت و به فکر چاره باید بود.اولین راه حل در بیزاری و نفرت از رژیم بی کفایت است و دوم اتحاد و همبستگی بین همه آحاد مردم جنوب و شمال استان ،باید نسبت به سرسپردگان و مسئولین بی کفایت که خوی دشمنی و دردنگی شان را در همه صحنه ها و بخصوص جنین صحنه هایی می بینیم احساس بیزاری و دوری کرد.
امروز اگر حاکمیت بلوچستان بدست خود ما مردم بود با توجه به اینکه آشنا به خواسته مردم و آشنا به درد و غم مردم هستیم از بروز چنین حوادثی حتما جلوگیری بعمل می آمد و بجای این همه رنج و مصیبت تمام تلاش ها در راستای بهبود وضعیت بود و افکار در جهت هر چه بهتر شدن اوضاع و تزریق امید و ترسیم اینده روشن مد مقابل همه فرزندان بلوچ بود.
سیل زاهدان ننگی بر پیکره رژیم است.چناچه سیل چند سال پیش در حوزه چابهار و زلزله8/7ریشتری سراوان با بی کفایتی و بی خیالی سرسپردگان دستگاه جنایت روبرو شد.و تنها مردم بلوچ این رنج ها را بدوش کشیدند.
مردم ما باید بسوی حقیقت امر برگردند و برای نجات بلوچ و بلوچستان از دست این اهریمنان و دژخیمان و زالوها و اختاپوس های هزار دست و پا که فقط خون ما را می مکند تلاش بی وقفه ای را شروع نمایند.
امید است در کنار بیزاری از دشمن هر چه بیشتر به اتحاد اندیشید.انچه مهم است بلوچ و بلوچستان است و شمال و جنوب و مرکز ندارد.همه در راستای التیام بخشیدن به دردهای بلوچ و بلوچستان براییم.و در چنین صحنه هایی که مردم عزیز ما نیازمند کمک و مدد هستند همیاری در سطح گسترده ای را از خود به نمایش بگذارند.
اهم کارها در راه نجات بلوچ و بلوچستان در همراهی و همفکری با گروهها و افراد دلسوز است و نباید در هیچ شرایطی به دشمن اعتماد کرد.دشمن دشمن است و هرگز رفاه و امنیت شما را نمی خواهد.دلسوز بلوچ و بلوچستان کسانی هستند که دارند خون می دهند برای نجات ازوضع ستمی که تمام جغرافیای بلوچستان را در برگرفته است.
بیایید برای اینکه بلوچ و بلوچستان زنده ماند و خوشحال شود ،برای یک بار برای همیشه ،مبارزه ای برای پس گرفتن و انتقام را در همراهی با مبارزین شروع کنیم.
فردای بلوچستان خوشحال ،فردای خوشحالی من و تو و نسل های فردای ماست.
محمود بلوچ
#بلوچ_وبلوچستان_مظلوم
No comments:
Post a Comment