Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

چرا ملت بلوچ ضعیف و دستبوس بیگانه است!؟


شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ ه‍.ش.





بنام الله مقتدر
بقلم: محمد آرمیان
چرا ملت بلوچ ضعیف و دستبوس بیگانه است!؟

      ملتها مجموعه ای از مردم هستند که هر کدام  دارای علائم و ویژگی های مخصوص بخود هستند که متفاوت از ویژگی های ملت های دیگر است. پاسداری و حفظ این ویژگی ها مساوی است با حفظ هر ملت. حفظ هویت یک ملت مساوی است با استقلال، امنیت، عزت و خوشبختی آن ملت. افراد هر ملتی بطور تک تک  برای حفظ خوشبختی خود لازم است نسبت به حفظ هویت خدادادی خود حساس باشند و گرنه بی تفاوت میمانند و ملتهای بی تقوا و فزون طلب  دیگری بر سر زمین و سر نوشت آنها مسلط میگردند و آنها را تبدیل به نوکران خود کرده و خوشبختی را از آنان سلب می نمایند. این مثال بر ملت بلوچ صادق است. ملت بلوچ در گذر زمان واقف به دو اصل بسیار مهم و حیاتی نبوده است بهمین دلیل امروز تبدیل به ملتی غیر مختار و نوکر مآب شده است. آن دو اصل یکی دین است و دیگری سرزمین(وطن).

        مسئولیت حفظ دین با علماء یعنی رهبران روحانی جامعه است و مسئولیت حفظ سر زمین با قشر تحصیل کرده و باصطلاح روشنفکر و سیاستمداران جامعه. اتحاد این دو قشر است که ایجاد قدرت میکند و حفظ دین و سر زمین بدون قدرت امکان ندارد. این دو قشر در جامعه مکمل یکدیگر و ضامن استراتژی خوشبختی ملت خود می باشند.

        در اوایل انقلاب روشنفکران ما ارزش و اهمیت دین را نفهمیده بودند لذا تحت تاثیر نشریه  های مارکسیستی بر علیه اهل دین جبهه گرفتند و علمای ما هم حفظ هویت خدادادی را قومیت تصور کردند و آنرا محکوم نمودند و گفتند که در اسلام قومیت نداریم.  این دو قشر بسیار مهم جامعه ما بجای اینکه متحد شوند به مقابله و تنفر از یکدیگر پرداختند و توانائی های  یکدیگر را حنثی کردند و این بر خلاف قوانین الهی بود و لذا الله مقتدر حمایت و نصرت خود را از این ملت  گرفت و آنان را به حال خود و در حال مخالفت با یکدیگر رها کرد و شدیم ضعیف و همین که هستیم یعنی نوکر و دستبوس  گجر و زابلی. اسفا، چه اشتباه و ندانمکاری بزرگی در جامعه ما اتفاق افتاد و به غلامی ما دوام  بخشید!

        در اول انقلاب بنده با تشکیل جبهه عدالتخواه بلوچستان هر چه سعی کردم که این دو قشر را متوجه حقیقت امر کنم نشد که نشد. به علماء میگفتم که ما باید این قوم خود را متوجه هویت خدادادی اش بکنیم تا با حفظ هویت در سر زمین خود صاحب حق شود. می گفتند این قومیت است و در اسلام قومیت نداریم و محکوم است و مسئله فقط مسئله اسلام است. وقتیکه با قشر اندک تحصیل کرده که حرف میزدم و میگفتم که جامعه ما یک جامعه اسلامی است ما باید حقوق مدنی و ملی مان را از طریق آموزه های قران و در اتحاد با علماء پیگیری کنیم میگفتند که همه بدبختهای ما بخاطر همین قرآن و همین اسلام و همین علماء مرتجع و واپسگرا است و ضامن سعادت ما یک جامعه کمونیستی و نمیدانم سوسیالیستی و غیره خواهد بود و همان چند تا نشریه کمونیستی که خوانده بودند مغزشان را شسته  و مجال فکر کردن صحیح را از آنان گرفته بود. لذا با وقوع این انقلاب فریبنده که توسط  انگلیس مکّار طراحی شده بود و فرصتی بسیار مهم برای ملت ما برای کسب حقوقش بود  اتحاد لازم بین این دو قشر بسیار مهم جامعه ما با تمام کوشش هائی که بنده بخرج دادم برقرار نشد که نشد. چون بنده فکر اسلامی داشتم و فکر میکردم که این نظام که شعار اسلامی میدهد حقیقتا یک نظام اسلامی است و از آن حمایت میکردم و در رابطه مستقیم با رهبر فعلی انقلاب بودم و میخواستم با استفاده از قدرت این نظام عدالت را در بلوچستان بر قرار کنم ولی علماء و خوانین ما کار و فعالیت بنده را درک نکردند و شروع به تهمت پراکنی بر علیه بنده کردند که این جاسوس خمینی است شیعه شده است و غیره...  و روشنفکران کمونیست شده ما  هم که باصطلاح خود را طرفدار اتحاد جماهیر شوروی تصور میکردند تبلیغات به راه انداخته بودند که این آرمیان صد در صد مامور سی. آی. ا.  امریکاست و بخاطر همین مخالف فعالیت ما کمونیست هاست. و نمی دانید که من برای ایجاد اتحاد بین این دو قشر بسیار مهم جامعه مان چه مرارت ها و درون شکنی هائی که تحمل نکردم ولی باز هم  به فضل الهی بر هدفم که همانا نجات ملت مظلوم  بلوچ از ستم مضاعف و بی عدالتی هاست استوار ماندم و حالا هم در سن هفتاد سالگی و تا پایان عمر به این کار ادامه خواهم داد اگر توفیق خداوند شامل حال باشد. حالا پس از دیدن اینهمه مظالم در حق خود  همه اقشار ملت بلوچ باید با هم متحد شوند و جلو همه  تفرقه ها حتی الامکان باید گرفته شود و همه از این بی تفاوتی و بی حسی و خواب غفلت بیدار شوند و شعار خود مختاری در چهار چوب ایرانی یکپارچه و سر بلند و مستقل را فریاد بزنند.  خودمختاری یک حق قانونی برای تمامی ملتهای جهان است و در منشور جهانی حقوق بشر سازمان  ملل متحد درج شده است  و ملت بلوچ بطور جدی باید خواستار و پیگیر آن باشد. اساسنامه " نهضت عدالت بلوچستان ایران" طرح خودمختاری بلوچستان را بنحوی بسیار مجمل و روشن مطرح کرده است آنرا در وبلاگ وتواجهی که بولتن رسمی" نهضت عدالت بلوچستان" است پیدا کرده بخوانید و بر اساس آن موضع گیری کنید تا به اتفاق هم این راه نا هموار را به پیمائیم و به حقوق خدادادی مان برسیم.

        ما ملت بلوچ همانند ملت های دیگر انسان هستیم و حق زندگی انسانی و با عزت و آبرومند داریم. مسئولین نظام لطف کنند ما را بیش از این  در ظلم و دریوزگی نگه ندارند و مسئله خودمختاری بلوچستان را تا پایان سال 1394 شمسی از کانال مجلس شورای اسلامی به تصویب برسانند و ما را از خود ممنون و سپاسگزار نمایند و مبارزه مسلحانه  فرزندان ملت بلوچ که تحت نام  جیش العدل در جریان است فقط  با همین شرط متوقف خواهد شد. جیش العدل بر خلاف تبلیغات گسترده گمراه کننده  یک نیروی تروریستی نیست بلکه یک نیروی مسلح دفاعی است که در سر زمین خود برای متوقف کردن کشتارهائی است که توسط نیروهای مسلح نظام انجام میگیرد و مردم بی گناه مان را که به دنبال لقمه نانی در محیط زندگی خود هستند بیرحمانه به قتل میرسانند و هیچ مرجع و دادگاهی برای رسیدگی به عملیات خود سرانه و غیر قانونی این مامورین نیست. هر گاه نیرو های جیش العدل در کرمان و اصفهان و مشهد و غیره دست به اقدامات مسلحانه بزنند آنوقت میشوند یک نیروی تروریست ولی تا زمانیکه در بلوچستان عملیات انجام میدهند نیروی دفاعی ملت مظلوم و تحت ستم بلوچ هستند که برای صیانت از حقوق و هویت  خود وارد این کار پر زحمت شده اند و بر اساس حکم الله مقتدر دارند عمل میکنند.


         همه اقشار ملت بلوچ برای حمایت از جیش العدل بهر ترتیب ممکن که برای شان میسر است اقدام مقتضی همراه با احتیاط لازم بعمل آورند. زنده باد عدالت/ مرگ بر ظلم و جنایت. خدایا چنان کن سر انجام کار/ تو خشنود باشی و ما رستگار. یا حق!     

No comments:

Post a Comment