فرهنگستان علوم مسکو، گروه زبانهای ایرانی
ویرایش و برگردان به فارسی؛ ابراهیم حسین بر
۲۱ فوریه، روز جهانی زبان مادری گرامی باد
در جمهوری ترکمنستان، اقلیت کوچکی ساکن هستند که کمتر مورد شناخت جامعۀ جهانی قرار گرفتهاند، این اقلیت بلوچ میباشد. بلوچها مردمانی سرشار از حس وحدت، فرهنگ قوی، تاریخ، زبان، سنت و مذهب مشترک هستند. بلوچهای ترکمنستان بخشی از جامعۀ جهانی هستند که با فرهنگ و تاریخ منحصر به فرد خود عمدتاً در کشورهای پاکستان، ایران و افغانستان سکونت دارند. در خارج از این کشورها نیز جوامع کوچک بلوچی در هندوستان، شرق آفریقا و عمان وجود دارد. پراکندگی جمعیت قوم بلوچ بسیار زیاد است، بلوچ های ترکمنستان بطور عمده در شمالیترین نواحی این کشور زندگی میکنند. همچنین اقلیتی کوچک از بلوچها به کشورهای شمالی اروپا مهاجرت نمودهاند.
بلوچهای ترکمنستان
بنظر میرسد اولین گروههای مهاجر بلوچی به روسیه در مناطق "مرو" ترکمنستان سکنی گزیده باشند، سپس آنها بخشی از قلمرویی که امروزه به جمهوری ترکمنستان تعلق دارد شناخته شدند.
بر اساس گزارشهای آماری بین سالهای 1917 تا 1920حدود 936 بلوچ در منطقۀ بایرام علی سکونت داشتهاند. بلوچهای ترکمنستان عمدتاً از منطقه چخانسور واقع در استان نیمروز افغانستان بدینجا آمدهاند، همچنین گروه کوچکی از بلوچهای ترکمنستان به منطقۀ خراسان ایران تعلق دارند، در این بین تیرههایی از براهویی که هویت مشترک بلوچی دارند نیز شناخته شده است.
در سال 1920 گروههایی از بلوچها که متعلق به اقوام مختلف بودند توسط کریم خان متحد شدند. این فرماندۀ بلوچ شخصیت فوقالعادهای بود. او ابتدا چوپانی فقیر بود، اما سپس به فرماندهای مشهور و حتی شخصیتی افسانهای در میان بلوچهای ترکمنستان تبدیل شد. بلوچهای ترکمنستان در سایۀ پرچم ملی این کشور متحد هستند، آنها در دوران شوروی، رزمندگان شجاعی برای این امپراطوری قدرتمند بودند، بلوچها به اتحاد جماهیر شوروی برای مبارزه بر علیه شوروش باسماچیها (جنبش ضد انقلابی در ترکستان که فعالانه از سال 1920 تا اواسط 1930 به طول انجامید) کمکهای بسیاری کردند.
در اواخر سال 1920 میلادی، کریم خان بدلیل اختلاف نظر با مقامات شوروی به همراه اکثریت مردم خود، ترکمنستان را به مقصد ایران و افغانستان ترک کردند. هیچکس نمیداند او به کجا رفت. ما سعی نمودیم وی در طول سفرهایمان به ترکمنستان بیابیم، اما نتیجهای در پی نداشت. میبایست کریم خان را در خارج از ترکمنستان جستجو نمود، چه در ایران و یا افغانستان. در اینصورت به این موضوع پی خواهیم برد که به او و مردمانش پس از ترک آن کشور چه گذشته است.
در حال حاضر بلوچ های ترکمنستان اکثراً در مناطق "بایرام علی" و "لولوتان" استان مرو زندگی میکنند. با توجه به دادههای سرشماری سال 1959 در اتحاد جماهیر شوروی سابق حدود 7800 بلوچ در جمهوری سوسیالیستی ترکمنستان سکونت داشتهاند، در "دره مرغاب" ، "منطقۀ بایرام علی" ، "ترکمن کلا" و "لولوتان". بیش از 9/94 درصد آنان فرهنگ و زبان مادری خود را حفظ کردهاند. آمار فوق در سال 1970 به 12,600 نفر رسیده است، در حالیکه 8/91 درصد آنان به زبان بلوچی سخن میگفتهاند. همچنین بر اساس آمارهای سرشماری، جمعیت بلوچهای ترکمنستان در سال 1979 حدود 18997 نفر بوده که 1/98 درصد آنان دارای زبان بلوچی بودهاند.
در سال 1997 حدود 38 الی 40 هزار نفر بلوچ در ترکمنستان میزیستهاند، اگرچه برخی این آمار را 50 هزار نفر و حتی بالاتر برآورد میکنند. وفاداری و تعهد جامعۀ بلوچی ترکمنستان به فرهنگ و زبان خود بسیار قابل توجه است، این علاقۀ مردم بلوچ را حتی در زندگی روستایی آنان میتوان مشاهده نمود. تحقیقات کامل از شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم بلوچ جهت بیان میزان وابستگی آنها به زبان بلوچی میتواند بسیار جالب و قابل تامل باشد.
بلوچهای ترکمنستان خود را یکی از اقوام بزرگ این سرزمین بر میشمارند، هرچند که آنها مدتهای طولانی بوسیلۀ "پردۀ آهنین" از سایر بلوچهای سرزمین مادری خود جدا بوده و عملاً هیچگونه ارتباطی با دیگر مردم بلوچ در جهان نداشتهاند. از آنجمله میتوان این مورد را ذکر کرد که در سال 1934 مرزهای میان شوروی با ایران و افغانستان مسدود شد و این رویداد منبع حوادث غم بار و فجایع انسانی بسیاری گردید.
آن یک واقعۀ غیر منتظره بود، زیرا برای کسانی که به ایران و یا افغانستان برای دیدن اقوام خود سفر کرد بودند، بازگشت به خانوادههایشان غیرممکن شد، بنابراین بسیاری از پدران و مادران از فرزندانشان و همینطور برخی از والدینشان بطور ناخواسته و اجباری جدا شدند.
برای آنها غیرممکن گردید تا باردیگر همدیگر را ببینند و تنها دلیل، "پردۀ آهنین" در امتداد مرزهای شوروی بود. البته این محدودیت تنها تا پایان 1980 میلادی ادامه داشت و با آغاز اصلاحات میخائیل گورباچف و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برای بسیاری از بلوچهای ترکمنستان این فرصت فراهم گردید تا پس از سالهای طولانی جدایی، برای جستجوی بستگان خود به ایران و افغانستان سفر کنند.
تاریخ مردمان بلوچ، یادآور تاریخ مهاجرت پیوستۀ آنان به سرزمینهای وسیع و دوردست است، هرچند فقدان ادبیات و تاریخ مکتوب و نبود منابع کافی، مطالعه در مورد آنها را دشوار ساخته است. این نه یک اغراق بلکه واقعیتی از تاریخ مردم بلوچ است که آنها هرگز به شکل رسمی، یک حکومت مستقل مختص خودشان نداشتهاند.
حکومت نیمه رسمی کلات را نمیتوان یک دولت مستقل واقعی برای بلوچها دانست. علیرغم اینکه حکومت کلات توانست برخی از قبایل بلوچی را متحد کند، با این حال دوام چندانی نیافت و گذشته از آن نیز نتوانست نقش مهمی در حفظ و احیای فرهنگ و زبان بلوچی ایفا نماید.
از نقطه نظر سیاسی، بلوچها در طول تاریخ همواره بخشی از امپراطوریهای بزرگ بوده و نقش مهمی در حفظ قدرت آنها داشتهاند، هرچند به طور معمول حکومتهای مرکزی توجهی به زبان و فرهنگ مردم بلوچ نشان ندادهاند.
به هر حال، علیرغم پیچیدگیها و وضعیت نسبتاً بغرنج گره خورده با سرنوشت مردم بلوچ، آنها نه تنها موفق به خلق فرهنگی منحصر بفرد و بسیار زیبا، غنی و اصیل شدهاند، بلکه از جهات متعدد، نمونههای بسیار جالب و ناب ادبی در زندگی فرهنگی آنها جاریست. اما با تاسف عمیق باید گفت این هویت بطور شایسته مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است.
شاهکارهای ادبیات بلوچی تقریباً به هیچکدام از زبانهای زندۀ دنیا ترجمه نشدهاند و با این تفسیر، فرهنگ و ادب بلوچی برای اکثر مردم دنیا امری ناشناخته است. ازین لحاظ، بلوچهای ترکمنستان یک استثنا نیستند، شاید بتوان گفت حتی آنها در موقعیت بدتری نسبت به سایر هم نوعانشان قرار دارند.
مطالعات بسیار اندکی در رابطه با زبان و فرهنگ بلوچی انجام شده، از جمله برخی مطالعات که در مسکو و لنینگراد (سن پترزبورگ امروزی) در دورۀ اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفته است. هنگامیکه به ادبیات شفاهی بلوچهای ترکمنستان رجوع میکنیم، بطور مثال I. I. Zarubin و تعدادی از داستانهای عامیانه بلوچی به زبان روسی منتشر شده است، با این حال بسیار جای تاسف است که در قرن بیستم کتاب و رسالاتی که به معرفی فرهنگ مردم بلوچ بپردازد، در ترکمنستان بسیار اندک است.
به یقین باید گفت که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای اقلیت بلوچ، آزادی، شادی و دستاوردهایی بویژه در زمینههایی مانند آموزش و پرورش، فرهنگ و علوم به ارمغان آورد.
مسکو برای بلوچهای ترکمنستان همواره نیرویی الهامبخش برای ایستادگی در برابر سلطۀ ترکمنها بوده است و به رغم تمامی مشکلات، مردم بلوچ فرصتهای مناسبی برای توسعۀ آموزش و فرهنگ خود داشتهاند.
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نفوذ مسکو در ترکمنستان کاهش یافت و امروزه دولت مرکزی ترکمن توجه چندانی به اقلیتها نشان نمیدهد (علاوه بر بلوچها حدود یکصد هزار کرد در ترکمنستان زندگی میکنند).
تلاش برای توسعۀ زبان بلوچی در ترکمنستان
نخستین الفبایی که مورد استفادۀ بلوچهای ترکمنستان قرار گرفت، مبتنی بر خط رومی بود. تلاشهای بیشتر برای تبدیل بلوچی به یک زبان نوشتاری در سال 1930 میلادی انجام گرفت، در آن زمان تعدادی کتاب و روزنامۀ بلوچی به خط رومی در مرو و عشق آباد انتشار یافت.
در گذشته برنامهای برای آموزش زبان مادری برای بلوچهای ترکمنستان وجود داشت، اما بعد از تغییر خط اقلیتهای زبانی ترکمنستان به خط سیریلیک، با توجه به سیاست ملی در قبال اقلیتها، مشکلات مالی و تغییر آموزش تمام سطوح آموزشی به زبان روسی و ترکمنی، بلوچی نتوانست تا حد یک زبان نوشتاری توسعه پیدا کند. در طول سفرهایمان به ترکمنستان توانستیم تعدادی از مردانی را ملاقات کنیم که هنوز از خط رومی رایج در دهه 40 میلادی برای نوشتن بلوچی استفاده میکنند.
در پایان سال 1980 میلادی، یک علاقمند به زبان مادری خود، معلم مقطع متوسطه بنام "محمد شیردل" به منظور ابداع خط سیریلیک برای زبان بلوچی تلاشهایی را آغاز نمود. وی موفق به انتشار تعدادی کتاب به زبان بلوچی برای مقاطع ابتدایی و اخذ مجوز برای آغاز آموزش زبان بلوچی در چند مدرسه گردید. علاوه بر این محمد شیردل و یکی از همکارانش بنام "سعیدقلی محمد نور" موفق شدند صفحهای اختصاصی به زبان بلوچی در روزنامۀ ترکمنستانی Taze Durmush (زندگی تازه) انتشار دهند. این تلاشها همزمان با دورۀ اصلاحات و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود و از آن پس نظام سیاسی جدید و مستقل جمهوری ترکمنستان در صحنه سیاسی منطقه ظهور کرد. این حادثه در واقع شروع زندگی جدیدی برای بلوچهای ترکمنستان نیز بود. اما این سرنوشت جدید با غفلت از زبان و فرهنگ آنان رقم خورد. همچنانکه جامعۀ بلوچ ترکمنستان هرگز تاکنون، نهاد سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی که بتواند از حقوق آنها دفاع و یا نظر مقامات دولت را برای تامین نیازهایشان جلب نماید نداشتهاند.
به نظر میآید بلوچهای ترکمنستان نیاز فراوانی به کمک مجامع جهانی و همکاری سازمانهای علمی و فرهنگی بلوچی در دیگر کشورها دارند، هرچند که امروز هیچگونه ارتباطی در سطح رسمی و بین سازمانی وجود ندارد. تا آنجاکه ذکر شده تنها یک مورد در گذشته برای ایجاد ارتباط میان بلوچهای ترکمنستان و پاکستان انجام شده است. زمانی که در اواسط 1980 میلادی یک انجمن فرهنگی از اتحاد جماهیر شوروی برای برقراری روابط فرهنگی با کشورهای خارجی، سخنگوی دولت ایالتی بلوچستان پاکستان؛ میرمحمد اکرم بلوچ را به مسکو دعوت نمود. به این ترتیب هیئت فرهنگی بلوچستان پاکستان به ترکمنستان سفر کرد و در عشق آباد دانش آموزان بلوچ را ملاقات نمود و در اجتماعات و برنامههای فرهنگی آنان شرکت جست، علاوه بر آن از شهر "تجن" که در حال حاضر فقط چند خانواده بلوچی ساکن آن هستند بازدید نمود، هرچند که نتوانست از منطقه مرو که عموما اکثریت جمعیت بلوچهای ترکمنستان در آنجا متمرکز شده است دیدن نماید. از آن پس هیچ تماس در سطح بالایی صورت نگرفته است، خاطرات میرمحمد اکرم بلوچ از سفر به ترکمنستان در نشریۀ "ماهتاک بلوچی" منتشر شده است.
نکاتی در مورد گویش بلوچی در ترکمنستان
بلوچهای ترکمنستان به گویشی از زبان بلوچی سخن میگویند که به لهجۀ بلوچهای افغانستان بسیار نزدیک است. گویش بلوچهای ترکمنستان در واقع متعلق به شاخۀ غربی از لهجههای زبان بلوچی است، یعنی لهجۀ رخشانی. البته گویش بلوچی ترکمنستان تعدادی ویژگیهای آوایی و گرامری خاص خود را نیز داراست. پروفسور ایوان آی زاروبین از پیشگامان مطالعات بلوچی در روسیه بود. او گروهی از جوانان مستعد ترکمنستان را بمنظور پیشبرد تحقیقات خود در سن پترزبورگ تعیین نمود.
در این گویش هیچگونه واژۀ حلقی وجود ندارد. حالت اخباری افعال در زبان بلوچی یک سیستم غنی از حالات زمانی افعال را بوجود آورده است که معنایی مشترک و معین دارند (یعنی تاکید بر عملگرایی واقعی در زمان حال، گذشته و آینده). البته تفسیر این افعال ممکن است در شرایط عرف، زمان و مکان و یا مفرد و جمع بودن آنها متفاوت باشد. تعدادی از این "زمانهای فعل" در گویشهای متعدد بلوچی متفاوت است. سادهترین سیستم زمانهای افعال (با تعداد کمتری از اشکال ابداعی) را میتوان در گویش بلوچی ترکمنستان یافت. در این گویش تنها پنج "زمان فعل" وجود دارد.
1- زمان حال- آینده (man kār-a kanīn : من کار میکنم)، (man-a raīn : من میروم).
2- زمان گذشته ساده (man kār kurtun : من کار کردم)، (man šutun : من رفتم).
3- زمان گذشتۀ استمراری (man kār-a kurtun : من داشتم کار میکردم)، (man-a šutun : من داشتم میرفتم).
4- زمان ماضی نقلی (man kār kurtá un : من کار کردهام)، (man šutá un : من رفتهام).
5- زمان گذشتۀ کامل (man kār kurt-átun : من کار کرده بودم)، (man šut-átun : من رفته بودم).
البته زمانهای دیگری برای افعال در زبان بلوچی نیز وجود دارد. همچنین افعال کمکی نیز در جای جای بلوچی وجود دارند، بطور مثال (man rawagā-y-un : من دارم میروم) و (man rawagā-y-atun : من داشتم میرفتم) (بلوچی رخشانی). هرچند در منطقۀ سرحد بلوچستان ایران نیز زمانهای گذشتۀ استمراری حفظ شدهاند.
معنای آوایی اشکال افعال (نحوۀ تلفظ) به نمود و یا شیوۀ عمل کلامی وابسته است. بطور کلی استنتاج بر اساس یافتههای مطالعات ما نشان دهندۀ ویژگیای در زبان بلوچی است که تفاوت میان زمانهای مختلف یک فعل واحد را در شکل آوایی آن نشان میدهد، که میتوان گفت این ویژگی تا حد زیادی مختص زبان بلوچی است، بخصوص معانی اشکال جدید توصیفی، همانند اشکال زمانهای حال استمراری و گذشتۀ استمراری در گویش رخشانی.
این رویه در واقع بیش از تمام گویشهای بلوچی در لهجۀ رخشانی مشاهده میشود. این امر ممکن است یکی از دلایلی باشد که چرا گویش رخشانی از اهمیت فزایندهای به عنوان یک ابزار ادبی نوین برخوردار است و اینکه این گویش هم اکنون بیشترین پتانسیل را برای توسعه به یک زبان ادبی استاندارد در بلوچی داراست.
اهمیت بالای زبان ادبی استاندارد در بلوچی را نمیتوان نادیده گرفت، نیاز به یک استاندارد پذیرفته شدۀ جهانی که مورد استفادۀ تمام سخنوران بلوچ قرار گیرد، بشدت احساس میشود. روشنفکران و فرهنگیان بلوچ هم اکنون بیش از گذشته به اهمیت این موضوع پی بردهاند.
در گویش بلوچی ترکمنستان یک ضمیر خاص فراگیر وجود دارد بنام " māšmā " یعنی "ما و شما". این ضمیر بصورت زیر تعریف می شود؛
حالت فاعلی؛ māšmā
حالت مضاف الیه (ملکی)؛ māšmay
حالت مفعولی؛ māšmārā
سه شیوه برای صرف کلمات، اسامی و ضمایر در این گویش وجود دارد. حالت غیر مستقیم که معمولا برای ساخت افعال استفاده میشود در گویش بلوچی ترکمنستان وجود ندارد ولی افعال گذشتۀ متغیر بطور فعال مورد استفاده قرار میگیرند.
(man trā dīstun : من تو را دیدم)، (brās-ī sarā čandent : برادر او سرش را تکان داد)، (murād watī kitābā pa ammā wānt-ī : مرادکتابش را برای ما خواند)، (dušman āī dast-u-pādānā baštant : دشمن دست و پای او را بستند).
برخی از اجزای سازندۀ افعال بتدریج ازین گویش حذف شدهاند، اما هنوز آثاری از آنها وجود دارند. ضمیر بیتکیه (یا پسوند ضمیر) سوم شخص مفرد اغلب با افعال متعدی و گاهی اوقات بدون افعال متعدی استفاده میشوند؛
gušt-ī : او گفت kurt-ī : او انجام داد šut-ī : او رفت jist-ī : او فرار کرد
باید اشاره کرد که پسوند ضمایر آنچنان که در بیشتر لهجههای بلوچی شایع است در گویش ترکمنستان مورد استفاده قرار نمیگیرد (همچنین در زبان فارسی خیلی رایج است).
فرهنگ واژگان گویش بلوچی ترکمنستان تا به امروز بدرستی مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما قدر مسلم اینکه این واژگان ریشهای ایرانی دارند، همینطور نیز تمام دیگر گویشهای بلوچی.
یقینا تعداد زیادی از کلمات به زبان بلوچی راه یافتهاند، بیشترین تعداد کلمات وارد شده به بلوچی منشأ فارسی و عربی (از طریق فارسی) دارند. بلوچهای ترکمنستان علاوه بر این، برخی از کلمات را در طول تاریخ در دوران شوروی سابق، از فرهنگ و زبان روسیه و ترکمنستان به زبان خود وارد نمودهاند.
مسلماً برآورد تعداد کلمات وارد شده به بلوچی دشوار است، زیرا تاکنون هیچ فرهنگ لغت جامع بلوچی گردآوری نشده است. با این حال بر اساس مجموعه داستان های عامیانۀ بلوچی زاروبین، ژوزف الفبنین فرهنگ لغتی از بلوچهای مرو تزکمنستان را تهیه کرده که اطلاعات مربوط به ریشۀ برخی از لغات را ارائه داده است.
۲۱ فوریه ۲۰۱۲
i.hosseinbor@live.com
برچسبها: فرهنگ بلوچ, ترکمنستان, زبان بلوچی, بلوچ
http://estoun.blogfa.com/post-524.aspx
No comments:
Post a Comment