عبدالمالک ریگی رهبر جندالله درسال ۱۳۹۰ اعدام شد
در سال ۱۳۹۰ ترور و بمبگذاری در سیستان وبلوچستان کاهش یافت اما اعتراضات عربهای ساکن ایران فزونی گرفت. فضای سیاسی در کردستان همچنان بسته بود و قومیتها از نظر مشارکت سیاسی کماکان در حاشیه ماندند.
اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی ایران تدریس به زبان قومیتها در مدارس و انتشار رسانهها به زبان آنها را مجاز میشمارد اما این اصول در سال ۱۳۹۰ نیز همچنان بدون توجه و بدون اجرا ماندند.این درحالی است که نمایندگان قومیتهای مختلف ساکن ایران در گفتگو با دویچه وله بر کثیرالمله بودن این کشور و تفاوتهای زبانی در آن تاکید میکنند.
در سالی که گذشت، مردم استانهای آذری نشین ایران نسبت مسائل زیست محیطی چون خشک شدن دریاچه ارومیه توجه زیادی نشان دادند. از میان ترکمنها در انتخابات نهم مجلس برخلاف دورههای پیشین پیش فقط یک نفر نماینده به مجلس نهم راه یافت. وضعیت در استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان و در منطقهی عرب نشین کشور در سال ۱۳۹۰ بیشتر دستخوش تحولات بود.
کنارنهادن سیاست اعدام بلوچها در ملاءعام
دکتر عبدالستار دوشوکی، تحلیلگر مسائل قومی و فعال سیاسی بلوچ، بر این باور است که خشونت در میان بلوچها در سال گذشته کاهش پیدا کرد. او میگوید: « بعد از کشتار انتحاری روز تاسوعا در چابهار توسط دو عامل انتحاری وابسته به جندالله و اعدام انتقامجویانه یازده زندانی بلوچ در زاهدان در اواخر آذر سال ۸۹، انتظار میرفت که دایره تسلسلوار خشونت و انتقامجویی همچنان ادامه یابد. ولی اینگونه بهنظر میرسد که وزارت اطلاعات و سردار جاهد فرمانده جدید سپاه پاسداران در استان با بازنگری جدی در سیاست بازتولید خشونت از طریق اعمال مشت آهنین و اعدام در ملاء عام، روش جدیدی را در مقابله با جندالله و تعامل با بخشی از مردم از طریق بسیج عشایری را پیشه کرده باشند.»
عبدالستار دوشوکی انتقال سیاستگذاری در قبال بلوچها از زاهدان به تهران را تاثیرگذار میداند و میگوید: «مسئولیت سیاستگذاری و اجرای استراتژیک پروژههای امنیتی از زاهدان به تهران منتقل شد. بعضی از سیستانیهای شیعه افراطی که برتری طلبی خود را در نفی بلوچهای سنی مذهب در عرصه معنی میکردند، عملا قدرت مطلق خود را از دست دادند. اگرچه افراطیون شناخته شده متعصب، ضد بلوچ و سنیستیز نظیر حسینعلی شهریاری و مهدی جهانتیغی هنوز بر مسند قدرت هستند و در راستای آتش افروزی قومی و مذهبی تلاش میکنند.»
اما به رغم کاهش خشونتها، درگیریهای پراکنده و مقطعی در سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۹۰ همچنان ادامه داشت. به گفته منابع بلوچ، جندالله در هفتههای اخیر نیز به ترور دو پاسدار بسیجی در بمپور و مولوی جنگی زهی، امام جمعه شهر سرباز دست زده است.
به عقیده عبدالستار دوشوکی، اگرچه میزان خشونتها در سال ۱۳۹۰ نسبت به سالهای قبل سیر نزولی داشته اما از نظر معیشتی وضعیت مردم در بلوچستان به مراتب بدتر شده است.
تشدید خشونت در مناطق عربنشین ایران
در آستانهی انتخابات مجلس نهم در شهرهای عرب نشین کشور اعتراضهایی آغاز شد. به گفتهی نهادهای بینالمللی حقوق بشر بسیاری در این تظاهرات دستگیر و دوتن نیز زیر شکنجه کشته شدهاند.
یوسف عزیزی بنیطرف، دبیر"کانون مبارزه با نژادپرستی در ایران" میگوید که "بهار عربی" برمردم ایران تاثیر آنچنانی نداشت اما این تحولات بر مردم عرب در ایران تاثیر مستقیمی داشته است.
وی در استدلال این نظر میگوید:« نسیم عربی از جنوب غربی کشور از اقلیم عربستان ایران که رسما خوزستان نامیده میشود وارد ایران شد. رسانههای گروهی عربی اعم از رادیو و تلویزیون از جمله العربیه، الجزیره و نیل مصر که برنامههای ۲۴ ساعته پخش میکنند، به دلیل تشابه زبانی، تاثیر مستقیمی بر افکار عمومی داشتند.»
آقای بنیطرف بر این باور است که خشونت در سال ۱۳۹۰ در شهرهای عربنشین ایران از سوی مردم نبوده است. وی در توضیح میگوید: «مردم در تحریم انتخابات در شوش و حمیدیه فقط شعارنویسی کردند و در تظاهرات هم شعارهایی را برای دفاع از حقوق مردم عرب سر دادند. اما حاکمان با این اقدامات مسالمت آمیز با خشونت برخورد کردند.»
بنی طرف دربارهی فعالیت مدنی عربهای ایران هم به دویچه وله میگوید: «در سال ۱۳۹۰ گرچه شرایط دشواری حاکم بود اما ما شب شعر در اهواز، آبادان و نمایشگاههای مختلف میراث فرهنگی، مراسم موسیقی عربی و حتی سخنرانیهای فرهنگی و اجتماعی در مسجد تقوای اهواز برگزار کردیم. ما این ویژگی را در شهرهای دیگر ایران مشاهده نمیکنیم.»
نارضایتی کردها از انشعاب احزاب سیاسی کرد
کاوه آهنگری کنشگر سیاسی و عضو کمیتهی مرکزی حزب دمکرات کردستان در باره شرایط این اقلیم در سال ۹۰ میگوید: «وضعیت در کردستان به لحاظ حقوق بشری در سال ۱۳۹۰ بدتر شد. این مسئله در گزارش دوم احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل نیز انعکاس یافته و او قتل عام کولبران را ذکر میکند.
بیکاری، اعتیاد و خودکشی به ویژه در میان زنان کرد در سال ۱۳۹۰ همچنان ادامه داشت. به لحاظ سیاسی نیز در کردستان فضای جامعه بسته بود و هیچگونه شرایطی برای مشارکت سیاسی افراد، احزاب، سندیکاها و یا سازمانهای غیردولتی وجود نداشت.»
آهنگری دربارهی وضعیت احزاب سیاسی عمدهی کرد و همچنین تاثیر آنها میگوید: «جامعه کردستان از انشعابات پیش آمده میان احزاب کرد دلخور است، زیرا تعدد احزاب سبب انشعابات نشده و مشکل احزاب کردستان عدم حضور میدانی آنها است.»
کاوه آهنگری نتیجه میگیرد که به رغم این مشکلات احزاب سیاسی عمده کرد میان مردم نفوذ خود را حفظ کردهاند.
تداوم محرومیت در سیستان و بلوچستان
اما سیاستهای دولت ایران در قبال اقلیتهای قومی کشور در سال گذاشته چگونه بود؟ کارشناسان مسائل قومیتها در این رابطه به "نگاه امنیتی دولت به مشکلات اقوام اشاره میکنند.
دولت برای حل مشکلات مناطق قومی کشور تلاش کرد برخی پروژههای اقتصادی را اجرا کند و در این رابطه رئیس جمهور به همراه هیات دولت سفرهای استانی را به مناطق اقلیتهای قومی کشور آغاز کرد.
گرچه نخستین سفر استانی احمدینژاد در سال ۱۳۹۰ با استان سیستان و بلوچستان آغاز شد و رئیس جمهور وعده داد که «سيستان و بلوچستان را به سرعت آباد و این استان را به زیباترین و امنترین استان» تبدیل کند، اما عباسعلی نورا، نمایندهی مردم زابل و زهک که نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات در مجلس هشتم است در گفتوگو با خبرنگار خانهی ملت گفته است که «پروژههای افتتاح شدهی امروز رئیس جمهور در سیستان و بلوچستان کمتر از انگشتان یک دست بوده است و فقط یک پروژه تاکنون افتتاح شده است.»
در حاشیه بودن قومیتها
سفر به کردستان در فروردین سال ۱۳۹۰، نودمین سفر استانی محمود احمدینژاد عنوان گرفت و وی در کردستان نیز وعدههای همیشگی خود را تکرار کرد. احمدینژاد در سفر به ترکمنصحرا بیش از ۲۵۰ هزار نامه و شکایت مردمی دریافت کرد.
مردم استانهای مناطق قومی از سیاست دولت گله میکنند که اکثریت مسئولین اداری محلی را از افراد غیربومی انتخاب میکند و به آنها فرصت مشارکت در سیاستهای کلان کشور را نمیدهد. منتقدین میگویند درمدیریت کلان مملکتی حتی یک وزیر، معاون و یا سفیر از میان قومیتها انتخاب نشده است.
اما بهخلاف داخل کشور، جامعه جهانی به مسائل قومیتهای ایران توجه بیشتری نشان داده است.
کارشناسانی که با دویچه وله صحبت کردند، بر این نظرند که در سال ۱۳۹۰ گروههای سیاسی وابسته به اقلیتهای قومی کشور در بیان مشکلات خود بیش از پیش به شیوههای مدنی و مسالمتآمیزگرایش پیدا کردند. آنها عقیده دارند که این رویکرد از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی با واکنش مثبتی روبرو نشده و سیاست "مشت آهنین" و "یکسان سازی" در ایران در سال ۱۳۹۰ نیز همچنان از سوی دولت دنبال شده است.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: مهیندخت مصباح
http://www.dw.de/dw/article/0,,15814026,00.html?maca=per-rss-per-all-1491-rdf
No comments:
Post a Comment