زب و فرهنگ سازی کار تشکیلاتی و حزبی بود. اما متاسفانه جز معدودی از اعضای شورای مرکزی حزب همچون آقای دکتر شجاعی و برخی دلسوزان و باورمندان واقعی در استانها که هرگز قدرشان دانسته نشده است دیگر مسئولان حزب اعتقاد و شاید درک درستی از کار حزبی ندارند و در عمل روح استبداد و خودمحوری درون حزب حکمفرماست و در همه مسایل بصورت دستوری و تحمیلی عمل می شود. عملکرد دولت روحانی و مدیران انتصابی آن در بخشها و رده های مختلف نیز گویای سوءتدبیر و عدم شناخت و تداوم همان سیستم رانت خواری و فسادی است که در دولت احمدی نژاد منتقد آن بودیم. در حوزه اقوام و مذاهب نیز جز معدود افراد فرصت طلب و کاسبکار سیاسی به دیگران بهایی داده نشده و حقوق اقوام و مذاهب در حد بیانیه های انتخاباتی باقی مانده است. سایه سنگین نگاههای امنیتی بر فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و... همچنان وجود دارد. با وجود خیل مشتاقان به ابلاغ و پست گرفتن دیگر نیازی به وجود امثال بنده نیست. من به عنوان یک روزنامه نگار نمی توانم همزمان هم منتقد دولت و هم حامی آن باشم. شاید بزرگترین اشتباه زندگی و کاری من ورود به سیستم استانداری و حضور در حزبی بود که اگر چه برای عده ای نان و آب داشت و قراردادها و رانتهای میلیونی و میلیاردی، اما برای من که در جستجوی منفعت مادی و کسب پست و عنوان نبودم، جز اتلاف وقت و از دست رفتن استقلال و محدود شدن آزادی بیانم به امید تغییر و بهبود و تحول ثمری نداشت و بخاطر این اشتباه از مردم صمیمانه عذرخواهی می کنم. البته این دوران تجربه ارزشمندی بود که شناخت و درک سیاسی مرا بیشتر و آگاهی ام را از زد و بندها و معاملات سیاسی و... افزون کرد و باعث شد که تحلیل واقع بینانه تری از مسایل داشته باشم.
لذا استعفا و انصراف خود را از ادامه همکاری به عنوان عضو، رییس شورای حزب در استان و عضویت در هیات رییسه ستاد انتخاباتی اعلام می دارم. باشد که در حوزه رسانه ای بتوانم با استقلال بیشتری مدافع حق مردم و خدمتگزار میهن و جامعه ام باشم.
محمود براهویی نژاد
لذا استعفا و انصراف خود را از ادامه همکاری به عنوان عضو، رییس شورای حزب در استان و عضویت در هیات رییسه ستاد انتخاباتی اعلام می دارم. باشد که در حوزه رسانه ای بتوانم با استقلال بیشتری مدافع حق مردم و خدمتگزار میهن و جامعه ام باشم.
محمود براهویی نژاد
No comments:
Post a Comment