داشتن قدرت شرط رسیدن به مطالبات است.
قدرت در دنیای امروز پشتیبان فعالیت های سیاسی و مدنی است.
فرزند بلوچ تا اخر کلام برو شاید کسی دیگر و یا دوباره کسی به تو نگوید.
با بسیاری از عزیزان وقتی صحبتی از مبارزه برای عدالت خواهی است.بدون در نظر گرفتن شرایط و جو حاکم و مطابق با خواسته ظالم هم رای و نظر هستند و تنها فعالیت های مدنی را موثر می دانند و همانگونه که گفتیم غافل از سیاست و قدرتی که بصورت دیکتاتوریت در وجود نظام نهادینه شده و راهی برای مشارکت نگذاشته است..
تعدادی از این افراد قائل به مبارزات مدنی هستند .تعدادی میدان دشمن را ترصد و قائل به مبارزات مسلحانه هستند.
و تعدادی که در سردرگمی قرار دارند در انتظار پیشرفت یکی از این دو هستند.
فرزند بلوچ تا اخر کلام برو شاید کسی دیگر و یا دوباره کسی به تو نگوید.
با بسیاری از عزیزان وقتی صحبتی از مبارزه برای عدالت خواهی است.بدون در نظر گرفتن شرایط و جو حاکم و مطابق با خواسته ظالم هم رای و نظر هستند و تنها فعالیت های مدنی را موثر می دانند و همانگونه که گفتیم غافل از سیاست و قدرتی که بصورت دیکتاتوریت در وجود نظام نهادینه شده و راهی برای مشارکت نگذاشته است..
تعدادی از این افراد قائل به مبارزات مدنی هستند .تعدادی میدان دشمن را ترصد و قائل به مبارزات مسلحانه هستند.
و تعدادی که در سردرگمی قرار دارند در انتظار پیشرفت یکی از این دو هستند.
بنده بصورت جمع بندی شده بیان می دارم که در دنیای امروز حرف اول را قدرت می زند و این قدرت است که به فعالیت های مدنی انرژی و جذبه و تعلق بیشتر می دهد. خواسته یا ناخواسته بپذیریم یا نپذیریم قدرت یکی از ابزار برای اعاده حقوق و مطالبات است و دنیای کنونی در راستای اثبات این قدرت قدم برداشته است. اما فعالین مدنی که فعالیتهایشان به صورت سوری و عادی بوده همان تعریف تاریخی و گذشته را از ان دارند این فعالین عزیز متاسفانه در گیرو دار شرایط و حاکمیتی هستند که ازادی بیان و مطالبات قانونی در ان تعریفی ندارد و در پایان سرنوشتی چون فعالین نظامی دارند و فعالیتهایشان بالی برای تمیز جلوده دادن مبارزات مسلحانه انگ می خورد.
اگر به این فعالین عزیز بگویید قدرت لازمه دنیای امروز است در جهت رسیدن به اهداف فورا مثالهای کشورها و فعالین دیگر را پیش میکشد.و این در حالی است که در ان کشورها این فضا وجود دارد و و تعریف شده است زیرا ان کشورها کورهای دموکراتیکی هستند ولی در فضایی که جناب عالی هستید با این اصول و حقایق بیگانه است.و برای مثال شما یک حزب آزاد و غیر وابسته به دستگاه اجبار حاکمیت را نمی بینید و نداشته اید.
شاید عمر فعالین فعال در حوزه مدنی و سیاسی به درازای چهار و پنج سال بکشد اما آینده ای ندارد. چرا که دستگاه حاکمیت پشتیبانی برای فعالیتهای این فعالین نمی بیند و نمی گذارد راه اگاهی و پیشرفت و دانش گشوده شود و ملتی را که اسیر و برده کرده روزی به خیابانها بریزند و بگویند حق ما از این سرزمین و حکومت کجاست؟و اگر حقی داشتیم چرا ندادید؟و اگر ما صاحبان حق و به رسمیت شناختگان این حکومت بوده ایم پس چرا با ما چون بردگان و غلامان رفتار شده؟
دقیقا فضای بلوچستان بدین سان است و اگر حاکمیت امروز تن به خواسته هایی صغیر و حقیر داده است احساس خطر از جانب ملت داشته است.چرا که متوجه شده اگر همچنان به پیش رود و به خواسته مردم اهمیت ندهد در این سرزمین منافعش در خطر قرار میگیرد. به ناچار می پذیریم که ترس از این احساس خطر و قدرت در حال تشکیل نظامی پیامدهای سنگینی بر علیه منافعش خواهد داشت به ناچار مجبور شده تن به حداقل ها در وهله اول بدهد و فرماندارانی که نقش چندانی ندارند از بومیان بکار گیرد همچنین بیش از چهار هزار نیروی روزمزد را در بسیج به کار گیرد.
کلمه روزمزد در این پاراگراف بدین معناست که بسیجیان بصورت دائمی بر سرکار نیستند و هر 85 روز باید 5 روز مانده به تکمیل شدن سه ماه به ارگان خویش مراجعه و امضا دهند زیرا اگر روز نودم و تکمیل سه ماه امضا دهند دولت به ناچار مجبور میشود حق رسمیت و دیگر مزایا را به انها بدهد.پس این بسیجی کردن مردم هم سیاستی در راستای دفع قدرت مردم است و اگر این قدرت از بین برود بسیجی روزمزد هم اخراج میشود. و اگر امروز فعالین مدنی در عرصه سیاست و حقوق در میدان وجود دارند از جنبه این احساس خطر و قدرت است که دست شان را باز گذاشته اند. و اگر علما و روشنفکران تا حدودی از محدودیت بیان و خواسته ها آزاد گشته اند بنا به این احساس خطر بوده و اگر این احساس خطرو دست قدرت مردم از بین برود این بارمردم بلوچ به شدت سرکوب میشوند تا دوباره نتوانند تجدید قوا نمایند و اعاده حقوق نمایند.
بنابراین فرزندان بلوچ این قوه قدرت شماست که دست بندها را باز و سنگرهای دشمن را تخریب می کند و خواسته های شما را به کرسی عمل و امید نزدیک می کند.پس برای اعاده حقوق استفاده از هر سه اهرم نظامی و قلم و بیان ضروریست و این تحرکات بالای نظامی است که قلم و بیان را به نوشتن و گفتن به ارئه راهکار و انتقاد وا میدارد و امیدوار می کند که پشتیبانی دارید برای فعالیت هایتان پس قدرت در دنیای امروز حرف اول را می زند و مظلومانی که فاقد این قدرت باشند هرگز در دنیای امروز راه به جایی و نوری برای امید نخواهند دید. و این قدرت است که شغلها را یکی یکی به ما می سپارد و اداره امور کم کم بدستان ما می چرخد.
فراموش نکنیم از اهرم قدرت و فشار نهراسیم و باور داشته باشیم که قدرت پشتیبان حیات و بقا و دست پیش برای اعاده مطالبات را از زبان و قلم در دنیای امروز دارد و این قدرت بدون قلم و بیان من و شما تعریف صحیحی از خود ندارد.
پس قدر دانیم هر سه اهرم را و این را می پذیرم که مبارزات مدنی مشکلات چندانی ببار نمی آورد اما در این فضای تعریف نشده هم دست اوردهایی ندارد.و قدرت مشکلاتی دارد و باید برداشت کرد زیرا امروز مهم نیست و امروز از نتیجه دیروز است و باید اینده را مدنظر داشت.زندگی من و شما خلاصه نشده به ما بلکه نسل های اینده مهم است .اینده آن نسلهای اینده و این سرزمین و دین مردم مهم است.و حفاظت و صیانت از اینها به عهده من و شماست که در امروزیم.پاسخگوی فردای تاریکتر و نامبهم ما هستیم .پس همراه با ما دستها و زبان و جسمها را هم به تحرک در بیاورید.تا اینده ای روشن را رقم زنیم.ان شاءالله
این کلمات و جملات گفته و تفکر همه من و شماست.پس همه بیاندیشیم.
محمود بلوچ
#بلوچ_وبلوچستان_مظلوم
اگر به این فعالین عزیز بگویید قدرت لازمه دنیای امروز است در جهت رسیدن به اهداف فورا مثالهای کشورها و فعالین دیگر را پیش میکشد.و این در حالی است که در ان کشورها این فضا وجود دارد و و تعریف شده است زیرا ان کشورها کورهای دموکراتیکی هستند ولی در فضایی که جناب عالی هستید با این اصول و حقایق بیگانه است.و برای مثال شما یک حزب آزاد و غیر وابسته به دستگاه اجبار حاکمیت را نمی بینید و نداشته اید.
شاید عمر فعالین فعال در حوزه مدنی و سیاسی به درازای چهار و پنج سال بکشد اما آینده ای ندارد. چرا که دستگاه حاکمیت پشتیبانی برای فعالیتهای این فعالین نمی بیند و نمی گذارد راه اگاهی و پیشرفت و دانش گشوده شود و ملتی را که اسیر و برده کرده روزی به خیابانها بریزند و بگویند حق ما از این سرزمین و حکومت کجاست؟و اگر حقی داشتیم چرا ندادید؟و اگر ما صاحبان حق و به رسمیت شناختگان این حکومت بوده ایم پس چرا با ما چون بردگان و غلامان رفتار شده؟
دقیقا فضای بلوچستان بدین سان است و اگر حاکمیت امروز تن به خواسته هایی صغیر و حقیر داده است احساس خطر از جانب ملت داشته است.چرا که متوجه شده اگر همچنان به پیش رود و به خواسته مردم اهمیت ندهد در این سرزمین منافعش در خطر قرار میگیرد. به ناچار می پذیریم که ترس از این احساس خطر و قدرت در حال تشکیل نظامی پیامدهای سنگینی بر علیه منافعش خواهد داشت به ناچار مجبور شده تن به حداقل ها در وهله اول بدهد و فرماندارانی که نقش چندانی ندارند از بومیان بکار گیرد همچنین بیش از چهار هزار نیروی روزمزد را در بسیج به کار گیرد.
کلمه روزمزد در این پاراگراف بدین معناست که بسیجیان بصورت دائمی بر سرکار نیستند و هر 85 روز باید 5 روز مانده به تکمیل شدن سه ماه به ارگان خویش مراجعه و امضا دهند زیرا اگر روز نودم و تکمیل سه ماه امضا دهند دولت به ناچار مجبور میشود حق رسمیت و دیگر مزایا را به انها بدهد.پس این بسیجی کردن مردم هم سیاستی در راستای دفع قدرت مردم است و اگر این قدرت از بین برود بسیجی روزمزد هم اخراج میشود. و اگر امروز فعالین مدنی در عرصه سیاست و حقوق در میدان وجود دارند از جنبه این احساس خطر و قدرت است که دست شان را باز گذاشته اند. و اگر علما و روشنفکران تا حدودی از محدودیت بیان و خواسته ها آزاد گشته اند بنا به این احساس خطر بوده و اگر این احساس خطرو دست قدرت مردم از بین برود این بارمردم بلوچ به شدت سرکوب میشوند تا دوباره نتوانند تجدید قوا نمایند و اعاده حقوق نمایند.
بنابراین فرزندان بلوچ این قوه قدرت شماست که دست بندها را باز و سنگرهای دشمن را تخریب می کند و خواسته های شما را به کرسی عمل و امید نزدیک می کند.پس برای اعاده حقوق استفاده از هر سه اهرم نظامی و قلم و بیان ضروریست و این تحرکات بالای نظامی است که قلم و بیان را به نوشتن و گفتن به ارئه راهکار و انتقاد وا میدارد و امیدوار می کند که پشتیبانی دارید برای فعالیت هایتان پس قدرت در دنیای امروز حرف اول را می زند و مظلومانی که فاقد این قدرت باشند هرگز در دنیای امروز راه به جایی و نوری برای امید نخواهند دید. و این قدرت است که شغلها را یکی یکی به ما می سپارد و اداره امور کم کم بدستان ما می چرخد.
فراموش نکنیم از اهرم قدرت و فشار نهراسیم و باور داشته باشیم که قدرت پشتیبان حیات و بقا و دست پیش برای اعاده مطالبات را از زبان و قلم در دنیای امروز دارد و این قدرت بدون قلم و بیان من و شما تعریف صحیحی از خود ندارد.
پس قدر دانیم هر سه اهرم را و این را می پذیرم که مبارزات مدنی مشکلات چندانی ببار نمی آورد اما در این فضای تعریف نشده هم دست اوردهایی ندارد.و قدرت مشکلاتی دارد و باید برداشت کرد زیرا امروز مهم نیست و امروز از نتیجه دیروز است و باید اینده را مدنظر داشت.زندگی من و شما خلاصه نشده به ما بلکه نسل های اینده مهم است .اینده آن نسلهای اینده و این سرزمین و دین مردم مهم است.و حفاظت و صیانت از اینها به عهده من و شماست که در امروزیم.پاسخگوی فردای تاریکتر و نامبهم ما هستیم .پس همراه با ما دستها و زبان و جسمها را هم به تحرک در بیاورید.تا اینده ای روشن را رقم زنیم.ان شاءالله
این کلمات و جملات گفته و تفکر همه من و شماست.پس همه بیاندیشیم.
محمود بلوچ
#بلوچ_وبلوچستان_مظلوم
No comments:
Post a Comment