Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

بعد از اشغال شمال آزربایجان توسط روسها، آزربایجان جنوبي تا انقراض سلسله قاجار به صورت مملکت خودگردان با حفظ خاکهاي تاريخي خود در ترکيب ممالک محروسه قاجار به حيات خود ادامه داد،


ت خود ادامه داد، اما جدا شدن قسمت شمالي آن، ضربه شديدي بود بر پيکر آذربايجان کهن و روحيه مردم غيرتمند آن، و همچنين باعث تضعيف نفوذ و موقعيت تورکها و آذربايجان در ممالک محروسه قاجار شد. سرزمينهاي تحت حاکميت قاجار "ممالک محروسه قاجار" ناميده ميشد و از چهار مملکت مستقل و کاملا خودگردان، آزربایجان؛ خراسان و ... و چند ايالت، گيلان و... تشکيل شده بود. دولت استعمارگر انگليس که موفق به تحميل قرارداد ننگين ۱۹۱۹ بر دولت قاجار نشده بود و از پيشرفت نتايج مشروطيت و شروع نهادينه شدن دمکراسي و همراهي احمد شاه با اين روند، شديدا نگران بود، با ترتيب دادن کودتايي در سوم اسفند سال ۱۲۹۹ نوکر و دست نشانده خود، رضا پالاني، مهتر سابق سفارت انگليس در تهران، را بر اريکه قدرت نشاندند و حاکميت را به اقليت فارس منتقل کردند. طبق يادداشتهاي آن زمان، فقط ۸% جمعيت ممالک محروسه را اقليت فارس که تا آن زمان تاجيک ناميده ميشدند، تشکيل ميدادند. با شروع حکومت دست نشانده رضا پالاني ممالک محروسه دربست در اختيار انگليس قرار گرفت.
آزربایجان جنوبی از ۱۵ دسامبر ۱۹۲۵ با کار آمدن رژیم شاه فارسی وتشکيل ایران قلابی تا به امروز زیر اشغال ایران می‌باشد.پس از سال ۱۹۲۵ و لغو کشور ممالک محروسه قاجار و تشکيل دولت باسمه‌ای و قلابی ايران توسط رضاخان پهلوی آزربایجان جنوبی به زور سرنيزه به کشور شاهنشاهی ايران الحاق گرديد- نام دولت ايران برای اولين بار در سال ۱۹۳۶ توسط به اصطلاح مجلس ملی رضاخان تصويب شد
يکي از اهداف انگليسي‌ها از به روي کار آوردن رضا پالاني از بين بردن حاکميت و نفوذ تورکها در ممالک محروسه بود. انگليسي‌ها صدها سال با تورکهاي عثماني، تورکان حاکم در هند، قاجار و... در نزاع بودند، و با توجه به سابقه تاريخي تورکان در خلق امپراتوري ها، در همه جا سعي ميکردند تا نفوذ تورکها را کم کنند تا آنها نتوانند زماني دوباره متحد شده و منافع استعمارگران غرب را تهديد کنند. علاوه بر آن در ممالک محروسه قاجار اين تورکان بودند که سرسختانه در مقابل نقشه هاي سلطه گرانه انگليس مي ايستادند، مثلا قشقايي‌ها در جنوب، کلنل محمد تقي خان پسيان در خراسان، شیخ محمد خياباني در آذربايجان و ... و همچنين همه ايده هاي آزادي خواهي، سوسياليستي و ضد استعماري نيز، که در تضاد با اهداف امپرياليستي انگليس بود، هميشه از طرف تورکان مطرح ميشد، مثلا انقلاب مشروطيت، نهضت خياباني، و... لذا تورک ستيزي و محو آذربايجان مهمترين وظيفه اي بود که بر عهده رضا پالاني گذاشته شده بود. همه نقشه‌ها توسط انگليسي‌ها و ایدئولوژیستهای پان فارسیسم کشيده ميشد و رضا پالاني آنها را اجرا ميکرد. بعد از انحلال سلسله قاجار، ممالک محروسه قاجار به ممالک محروسه پهلوي تغيير نام داده شد و بعد از چندين سال جنگ بر عليه حکومت هاي خودگردان ممالک محروسه، و از بين بردن آنها، در سال ۱۹۳۶ اسم "ايران" را که از لابلاي افسانه هاي شاهنامه پيدا کرده بودند بر روي ممالک محروسه گذاشتند. براي هويت زدايي از تورکان ، زبان فارسي را که زبان مردم اقليت بود رسمي کردند، آموزش به زبان تورکي را ممنوع، آثار باستاني تورکان را نابود، چاپ و داشتن کتب تورکي را ممنوع؛ تاريخ تورکان و ايران را کلا جعل و صدها کار غير انساني ديگر در اين راستا انجام دادند.ايدئولوژي موهوم و بي اساس آرياگرايي را نيز از همين دوران وارد ايران کردند، و با اجير کردن دهها مزدور، براي قوم موهوم آریایی تاريخي ۲۵۰۰ ساله با شکوه! نویسانده و در جهت ضدیت با دین مبین اسلام، عقاید زرتشتی گری را برجسته نمودند تا به حاکميت نامشروع و دست نشانده آنها مشروعيت تاريخي درست کنند.
تقسيم دوباره اراضی آزربایجان در آزربایجان جنوبی
پس از الحاق آزربایجان جنوبی، رژيم به تقسيم اراضی آزربایجان جنوبی وپيش کشی آن به ايالات ديگر پرداخت. مملکت آزربایجان جنوبی را به استانهاي مختلف تقسيم و اسم آذربايجان را از روي آنها برداشتند تا کلا اسم آذربايجان از ذهن تورکان زدوده شود. انگليسي‌ها رضا پالاني پس از بوجود آوردن يک حکومت مرکزي مستبد، بدستور اربابانش تقسيم اداري کشور را عوض کرد. در تاريخ ۱۶/۸/۱۳۱۶ به موجب قانون مجلس رضا شاه، تقسيمات کشور و همچنين اسامي تاريخي ايالات حذف و کشور ايران به شش استان شمال غرب، غرب، شمال، جنوب، مکران و شمال شرق تقسيم مي شود. نامهای تورکی شهرها و روستاها حتی اسامی کوه‌ها و رودخانه‌ها به فارسی تغيير يافت و سخن گفتن به زبان تورکی در مدارس و شهرها ممنوع گرديد. بعد در آذرماه همان سال با تجديد نظر در تقسيمات سابق، کشور باسمه‌ای موسوم به ايران به ده استان تقسيم شده و بصورت مضحکي بر اساس شماره هايي از يک تا ده نام گذاري مي شود. تبريز مرکز استان سوم و اورميه مرکز استان چهارم شده حدود آذربايجان و نام آذربايجان بطور کامل از نقشه کشور حذف مي شود. در اين تقسيم بندي اردبيل جز استان سوم است. اما اين تقسيم بنديها و نامگذاريهاي مغرضانه بغير از دوران پر افتخار جمهوري خود مختار و فرقه دموکرات آذربايجان تا سال ۱۳۳۹ ادامه مي يابد. در اين سال استانهاي سوم و چهارم با نامهاي آذربايجان شرقي و غربي ايجاد مي گردد. در کل کشور موسوم به ايران به ۱۳ استان و ۸ فرمانداري کل(بعدا ۱۱ فرمانداري کل) تقسيم مي شود.
کوتاه مدتي در تقسيمات جديد اگرچه برخي از شهرهايآزربایجان جنوبی( اراک، ساوه، سونقور، بيجار، قوروه، انزلي و...) به استانهاي مجاور داده مي شود و همدان را از پيکره آزربایجان جنوبی جدا و به فرمانداري کل تبديل ميکنند اما خوشبختانه استانهاي آذربايجان شرقي و غربي از تيغ پان آريایيسم پهلوي تا حدي در امان مي مانند. در اين تقسيم بندي استانهاي اردبيل و زنجان جز استان آذربايجان شرقي هستند.
در اين ميان آستارا که قبلا بخشي از شهرستان اردبيل بود خود در سال ۱۳۳۷ به يک شهرستان تبديل شد. اين شهر کاملا آذربايجاني در کمال ناباوري، در سال ۱۳۵۰ از آذربايجان شرقي جدا و به گيلان واگذار گرديد. با جدا شدن آستارا از اردبيل ارتباط آذربايجان با درياي خزر بطورکامل قطع شد و تمام سواحل غربي درياي خزر به گيلان واگذار گرديد. به اين ترتيب آزربایجان جنوبی تنها بندر خزرياني خود را از دست داد واز همه عوايد گمرکي، توريستي، شيلات ... که متعلق به اين بندر بود محروم شد. بتدريج زنجان نيز فرمانداري کل شده همراه ديگر فرمانداريهاي کل يازده گانه تا سال ۱۳۵۷ به استان تبديل مي شود. در اين مدت اردبيل نيز در حال طي کردن پروسه تبديل شهرستان به فرمانداري کل بود که به دليل بروز انقلاب اين روند متوقف شد. متاسفانه تقسیم بندی خاک آزربایجان جنوبی بعد انقلاب اسلامی نیز ادامه يافت.
اول قزوين از زنجان و بعد در سال ۱۳۷۲ اردبيل از آذربايجان شرقي جدا شده و به استانهاي مستقل تبديل و نام ابدي آذربايجان از روي آنها حذف گردید. بد نيست اشاره اي هم به تقسيم استان خراسان بکنيم که به ۳ استان تقسيم کردند ولي اسم تاريخي خراسان را بر روي هر سه استان باقي گذاشتند. در مجموع شهرهای زنجان، همدان، قزوين، سونقور، بیجار، قروه، ساوه، قم، کرج، نظر آباد، اشتهارد، بوئین زهرا، آبیک، شهریار و... مناطقی هستند که به مرور از پیکره آذربایجان جدا شده اند
از دیگر اقدامات شونیسم که با سرکار آمدن دیکتاتوری رضا خان آغاز شد تغییر نام مکانها به اسامی فارسی بود! سیستم شونیسم اشغالگر علاوه بر تکه تکه کردن آزربایجان جنوبی در استانهایی با اسامی مختلف چون آذربایجانشرقی و غربی و همدان و زنجان و مرکزی و اخیرا اردبیل و اعطای بعضی قسمتهای منطقه آزربایجان جنوبی به استانهای همجوار (تهران، گيلان ، كردستان و كرمانشاهان) ، به تعویض نام بعضی شهرهای آزربایجان ده‌هات و اماکن تاریخی‌ ,خیابان, رود‌ها دریا‌ها ,سنگ ها ..... نیز اقدام کردند که از آن جمله اند
ماکی = ماکو
چالدران = قره عینی
سلماس = دیلمقان
اورمی = اورمیه
اشنویه = اوچ نووا(اوشنو)
پیرانشهر = خانا
مهاباد = سویوق بولاق
بوکان = بی کندی
شاهین دژ = صائین قالا
سردشت = ساری داش
هشترود = سرسکند
ارسباران = قاراداغ
مشکین شهر = خیاو
آذرشهر = توفارقان
ملکان ملک= ملک کندی
نقده = سولدوز
باش سوما ← صومعه علیا،
------------------
آنا
یوردوم اذربایجان

No comments:

Post a Comment