در شکارگاه ایران
مبارزه علیه تجزیه طلبی یا فرو نشاندن عقده های فرو خورده
کریم بلوچ _ تهل
متاسفانه جریانات تمامیت خواه همیشه در پوشش شعارهای دهن پرکن از به رسمیت شناختن حقوق دیگران ابا ورزیده و ابا میورزند تا چه رسد به اینکه در احقاق حقوقشان با ملتهای تحت ستم و سرکوب همراهی نمایند . همیشه منافع بیشتر خود را در قالب مرزهای مورد نظر خود میبینند و واقعیت وجودی دیگران را در عمل نادیده گرفته و انکار مینمایند و در نهایت برای حفاظت مرزهای مورد نظرشان با سرکوبگران همراه و همگام خواهند شد .
برای این دوستان بیاییم که واقعیت را از زاویه ای دیگر مطرح نماییم . بیاییم امور انتظامی تهران ، مشهد ، اصفهان ، یزد ، قم و ... را به روستائیان بیسواد بلوچ و کرد و عرب بسپاریم ( چرا بیسوادها ؟ به این خاطر که باسوادهای این ملتها را از دم شمشیر گذرانده اند و ... و سیل پاسداران به مناطق بلوچستان ، کردستان ، عربستان ( خوزستان ) همین بیسوادان اصفهانی و ... اند ) .
چنانچه بیسوادان کرد ، بلوچ ، عرب و ... هر روز بر مردم این شهرها توهین و تحقیر نموده و آنها را با شمشیر و گلوله « آدم » نمایند ، این برای مردم تهران و ... خوشایند خواهد بود ؟ اگر ناخوشایند است چرا ؟ آیا مگر بلوچ ، عرب و کرد و ترکمن ایرانی نیستند ؟ چرا نباید انتظامات این شهرها را به مردم فوق بسپاریم همانگونه که انتظامات بلوچستان ، کردستان ، عربستان و ترکمن صحرا را به تهرانی ، اصفهانی ، یزدی و ... سپرده ایم ؟
در حالی که آمار بیکاری در مناطق سنی نشین اعم از بلوچستان ، کردستان ، ترکمن صحرا ، و عربستان بیشترین درسد( صد ) در ایران را دارد ، مردم این مناطق هیچ فیصدشان در نیروهای انتظامی این مناطق بکار گرفته نمیشوند . آخر چرا ؟
برخوردهای خشن دم و دستگاه دولتی ، تبعیضهای علنی و آشکار بر علیه آنها در قانون اساسی کشور ، سرکوبهای عریان و فاشیستی ، تحقیر و مبارزه علیه آداب رسوم ، عقاید ، زبان و مذهب آنها ، بیکاری شدید و بالا در این مناطق ، حاکمیت روستائیان یزدی ، تهرانی و ... در این مناطق و ... آنچه را در این مناطق ساخته است که بر هر رهگذر پیاده که دلشان بخواهد _ همچون دخترک دوازده ساله بلوچ شهید رویا سارانی در مرکز شهر زاهدان ، آنهم پس از بازگشتش از مدرسه و در جلوی چشمان متحیر پدر و مادرش !!! _ شلیک نموده و هر آنچه دل تنگ و غافلشان بخواهد بر سر این مردم بیاورند .
از دستگیری بیمورد . اعدام کودکان 15 و 16 ساله بلوچ و ... همچون شنبه قنبر زهی دریغ نمیشود .
جای سوال است چند درصد مامورین انتظامی این مناطق از مردم بلوچ است ؟ هیچ ؟ چرا ؟
آیا مردم مردم در جاهای دیگر حاضرند که بلوچ و کرد و ... بر آنان آقایی نمایند ؟ پس بفرمایید بلوچ ، کرد و ... را مسلح نموده و برای آقایی به این مناطق گسیل نمایید تا از آمار بیکاران در این مناطق کاسته شود و بلوچ و کرد و ... نگویند که از این خوان یغما بی بهره مانده اند . بگذار تا با عملکری همچون عملکرد پاسداران و بسیجیان غیر بلوچ در بلوچستان ، صدها « عبدالمالک » دیگر در این مناطق هم پیدا شود ...
از قدیم گفته اند : « آنچه را بر خود نمیپسندی بر دیگران مپسند » . ترسم از آن است که حاکمیت تهران صدای خودیها و همزبانان و همکیشان خویش را نمیتواند دریابد و بفهمد ، پس چگونه امکان دارد صدای کرد ، بلوچ ، عرب ، ترکمن و ... را دریابد و جای تاسف من در اینجاست که حتی تهرانیانی که در خود شهر تهران صدایشان شنیده نمیشود ، چگونه است که برای درک کرد و بلوچ و ... تلاش نمینماید و از آنچه در بلوچستان ، کردستان و ... میگذرد و در مقابل کلیه جنایات رژیم در این مناطق ساکت و نظاره گری خاموش هستند . بگمانم منافع « بزرگ » از خوان یغمای ملل ساکن در شکارگاه ایران چشمان آنها را کم سو ساخته است .
بگمانم هیچ ملتی نیست که حضور و پادشاهی بیگانگان را در سرزمین خویش بپذیرد و بپذیرد تا نیروهای مسلح بیگانه و خارجی ( همچون حاکمیت کرد و بلوچ بر تهرانیها و... ) بر آنها امر و نهی نموده و تازیانه تحقیر و مرگ را بر سر آنان فروبارد و فخر آقایی و برتری خویش را با اسلحه توجیه نماید .
http://www.pahra.blogsky.com/1389/03/02/post-17178/
No comments:
Post a Comment