(قسمت آخر)
شرايط پذيرش و ادامه تحصيلات عالی برای فرزندان بلوچ در بلوچستان اشغالی و ايران چنان تبعيض آميزومشکل شده است که تعداد دانشجويان بلوچ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در هندوستان، امارات متحده عربی، ديگرکشورهای حاشيه خليج عرب و درکشورهای اروپايی بيشترازدانشجويان بلوچ در دانشگاههای دولتی بلوچستان غربی و ايران است.
دانشگاه بلوچستان که از تمام امکانات آموزشی، آزمايشگاههای علمی، کانتين و خوابگاه دانشجويی برخوردار است، طبق آمارهای دولتی هيجده هزار دانشجو و ۳۴۰ کادر آموزشی و علمی دارد.
بجاست که از شونيستهای تبعيض گر و اشغالگران فارس پرسيد که ازهزاران دانشجو و صدها کارمند در دانشگاه بلوچستان چند نفــربلوچ هستند؟
امکانات و تسهيلاتی که به نام دانشجويان بلوچ و بلوچستان به دانشگاههای بلوچستان اختصاص می يابند برای زابليهای نمک نشناس، هزاره های افغانی و عربهای حزب اللهی از لبنان خرج می شوند.
دانشجويان و فارغ التحصيلان بلوچ درزمان شاه و شيخ همواره درمعرض ددمنشی های حکام خودکامه تهران بوده اند. دستگيری ۹۰ در صد از دانشجويان بلوچ در اواسط دهه پنجاه و دستگيری گسترده و به شهادت رساندن بسياری از دانش آموزان، دانشجويان و فارغ التحصيلان بلوچ در سال ۱۳۶۰ برای هميشه در تاريخ مبارزاتی ما ثبت شده اند.
ترورناجوانمردانه دکتر رحمت الله حسين بر در پهره و آواره کردن دکتر غلامرضا رحمانی نشاگر عمق کينه اشغالگران فارس نسبت به فارغ التحصيلان بلوچ بود.
روان پاک شهدای گرانقدر بلوچستان سليم کهرازهی، مهندس ارشد رحمانی، مهندس ابراهيم اشکان،عبدالرحيم رئيسی، صمد حسين زهی، آخرداد سپاهی، محمد گل ريگی، خسرو مبارکی و مرحوم دکتر غلامرضا رحمانی شواهد ددمنشی و برخورد خصمانه اشغاگران فارس با تحصيلکردگان بلوچ هستند.
آواره کردن صدها فارغ التحصيل بلوچ گواه ديگری بر تمدن ستيزی اشغالگران سفــّـاک در بلوچستان، ضديت کور وبرخورد کينه توزانه حکام متعصب تهران وزابليهای جاهل با تحصيلکردگان و فارغ التحصيلان بلوچ است.
سياستهای تبعيض گرايانه فاشيستهای تنگ نظر فارس و عملکرد ضدبشری زابليهای افراطی باعث شده اند تا با جوانان فارغ التحصيل بلوچ در بازار کار ايران و بلوچستان مانند بيگانگان برخورد شود با وجود اشغالگران فارس و زابليهای بيرحم که مانند مور و ملخ در سرزمين غنی مان ريخته اند شانس کاريابی برای تحصيلکرده بلوچ نزديک به صفر است. آنانکه از تمام سدها عبور می کنند و بالاخره جايی بکارگماشته می شوند مرحله ای جهنمی تر از قبل را شروع می کنند. زيرا از همان روز اول در معرض کينه توزيهای همکاران عقده ای زابلی قرار می گيرند.
اوضاع و شرايط تبعيض آميز بازار کار برای فارغ التحصيلان بلوچ در بلوچستان و ايران مشکل تر و بغرنج تر از شرايط دوران تحصيل است.. فارغ التحصيلان بلوچ در مرحله کاريابی چنان با تبعيض، تحقير وحتی تمسخرآشکار اشغالگران و بخصوص زابليهای بی فرهنگ قرار می گيرند که بسياری ترجيح می دهند تا با افتخاروسربلندی به کارگری و کشاورزی بپردازند ولی حقارت را قبول نکنند.
زابليهای زياده طلب وبدون صلاحيت که رتبه های بالای اداری را اشغال کرده اند چشم ديدن بلوچ را ندارند. خصوصا آن بلوچ که زير دستشان باشد و از تحصيلات و صلاحيت بالاتری برخوردار باشد.
موارد زيادی دردست است که تحصيلکردگان و فارغ التحصيلان دانشگاهی بلوچ به کشاورزی، دکه داری، کارگری ساختمانی و حتی کارگری در شيخ نشينهای حاشيه خليج عرب مشغولب کار هستند در حاليکه پستها و شغلهای اداری در کنترل و انحصارمطلق اشغالگران فارس و بيسوادان زابلی هستند.
کارمندان بلوچ با صلاحيتهای علمی و تحصيلات آکادميک هميشه در معرض کينه توزی های زابلی های افراطی هستند برخی ازآنان به ناچاررياست افراد کم سواد و بدون صلاحيت فارس را تحمل می کنند.
در پايان فجايعی را ذکر می کنم که که بازدارنده پيشرفت اجتماعی ـ اقتصادی و سياسی دربلوچستان اشغالی هستند.
۱ـ وجود اشغالگران فارس و زابليهای افراطی در وطن مان بلوچستان.
۲ـ فقدان دمکراسی بطور مطلق وعدم شرکت مردم در سرنوشت خويش
۳ـ تحميل زبان فارسی و ناديده گرفتن زبان اصيل بلوچی
۴ـ غارت منابع و معادن ملی بلوچستان
۵ ـ سرکوب گسترده، آشکار و نهان ملت بلوچ
۶ـ تلاش مستمر برای از بين بردن جامعه مدنی بلوچ
۷ـ تبليغ و ترويج مذهب خرافاتی تشيع جمکرانی
۸ـ تلاش برای تغيير مذهب مردم بلوچ
۹ـ دستگيری واعدام جوانان بيگناه بلوچ
۱۰ـ تام الاختيار بودن اوباشان زابلی به رهبری فاشيستهايی چون شهرياری جلاد، نورا و کيخا
۱۱ـ بالا کشيدن بودجه استان بوسيله باندهای اشغالگران ( زابليها، باند استاندار بيگانه، باندهای وابسته به سران مافيايی سپاه، باند هزاره های مقيم بلوچستان و ...)
۱۲ـ بيگانه دانستن بلوچ در سرزمين اجدادی اش
۱۳ـ سيم کشی ، بنای ديوار و کانال کشی در قلب بلوچستان
۱۴ـ تلاش جاهلانه برای قطع ارتباط بلوچها با همديگر
۱۵ـ وجود معلمان روانی و بيسواد زابلی در مدارس بلوچستان
ـ۱۶ـ تنبيه بدنی و تحقير دانش آموزان بلوچ
۱۷ـ تبعيض و تحقير دربازار کار
۱۸ـ سازماندهی، مديريت مافيايی و رونق دادن قاچاق مواد مخدر و قاچاق سوخت توسط ارگانهای دولتی
بخصوص سپاه مافيايی و بسيجی ها
۱۹ـ تفرقه افکنی وتبه کاريهای مستمــرسپاه مافيايی پاسداران واطلاعات در بلوچستان
۲۰ـ سرمايه گذاری کلان برای احيای نظام نسبتا مرده سرداری و طايفه ای و به قهقرا کشاندن
جامعه بلوچ
۲۱ـ تشکيل باندهای مافيايی زابلی، بسيجی، سپاه و اطلاعاتی
۲۲ـ ايجاد درگيری و اختلاف بين مردم بلوچ در شهرها و روستاهای بلوچستان
۲۳ــ ايجاد تسهيلات شغلی، مسکن و بهداشتی فقط برای اشغالگران
۲۴ـ کوچ دادن فارسها به شهرهای بلوچستان
۲۵ـ دادن وام مسکن، وام "کار آفرينی" وام ماشين، وام از بانک صنايع و معادن، وام کشاورزی به اشغالگران فارس و زابليهای جنايتکار.
۲۶ـ سرازير کردن درآمد حاصل از شيلات بلوچستان به جيب اشغاگران و حسابهای پر نشدنی شان
۲۷ـ به يغما بردن محصولات کشاورزی بلوچستان درچهارفصل سال
۲۸ـ غصب زمينهای شهری واراضی حاصلخيز بلوچستان دردزآپ (زاهدان ) ، پهره ( ايرانشهر )، واش (خاش)، شستون (سراوان )، دهوار، بنــپور، چهبار، کنرک، بزمان، دشتياری و تقسيم آنها بين اشغالگران برتری طلب و زياده خواه فارس
با توجه به ليست فجايع بالا که مطمئنا طولانی ترازاين نيزهست، هيچ راهی بجز مبارزه آگاهانه و سازمان يافته برای ما باقی نمانده است. مبارزه ای طولانی که با اشکال و شيوه های گوناگون برای کسب آزادی بلوچستان، گرفتن حقوق ملی مان و تحقق عدالت اجتماعی در جريان است.
مبارزه ای که با گذشت زمان از اشکال سنتی و ضربه پذيردر آمده و خوشبختانه سازمانيافته شده است. مبارزه ای که ريشه درمقاومت طولانی ملت قهرمان بلوچ برعليه اشغالگران فارس، ايمان راسخ به پيروزی واميد به آينده ای آزاد، دارد.
پروشت ءُ پروش بات تهران ءِ شيعی ـ فاشيستی حکومت
آزات ءُ آباد بات گنجيں بلوچستان
جنوری ۲۰۱۰
محمد کريم بلوچ
شرايط پذيرش و ادامه تحصيلات عالی برای فرزندان بلوچ در بلوچستان اشغالی و ايران چنان تبعيض آميزومشکل شده است که تعداد دانشجويان بلوچ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در هندوستان، امارات متحده عربی، ديگرکشورهای حاشيه خليج عرب و درکشورهای اروپايی بيشترازدانشجويان بلوچ در دانشگاههای دولتی بلوچستان غربی و ايران است.
دانشگاه بلوچستان که از تمام امکانات آموزشی، آزمايشگاههای علمی، کانتين و خوابگاه دانشجويی برخوردار است، طبق آمارهای دولتی هيجده هزار دانشجو و ۳۴۰ کادر آموزشی و علمی دارد.
بجاست که از شونيستهای تبعيض گر و اشغالگران فارس پرسيد که ازهزاران دانشجو و صدها کارمند در دانشگاه بلوچستان چند نفــربلوچ هستند؟
امکانات و تسهيلاتی که به نام دانشجويان بلوچ و بلوچستان به دانشگاههای بلوچستان اختصاص می يابند برای زابليهای نمک نشناس، هزاره های افغانی و عربهای حزب اللهی از لبنان خرج می شوند.
دانشجويان و فارغ التحصيلان بلوچ درزمان شاه و شيخ همواره درمعرض ددمنشی های حکام خودکامه تهران بوده اند. دستگيری ۹۰ در صد از دانشجويان بلوچ در اواسط دهه پنجاه و دستگيری گسترده و به شهادت رساندن بسياری از دانش آموزان، دانشجويان و فارغ التحصيلان بلوچ در سال ۱۳۶۰ برای هميشه در تاريخ مبارزاتی ما ثبت شده اند.
ترورناجوانمردانه دکتر رحمت الله حسين بر در پهره و آواره کردن دکتر غلامرضا رحمانی نشاگر عمق کينه اشغالگران فارس نسبت به فارغ التحصيلان بلوچ بود.
روان پاک شهدای گرانقدر بلوچستان سليم کهرازهی، مهندس ارشد رحمانی، مهندس ابراهيم اشکان،عبدالرحيم رئيسی، صمد حسين زهی، آخرداد سپاهی، محمد گل ريگی، خسرو مبارکی و مرحوم دکتر غلامرضا رحمانی شواهد ددمنشی و برخورد خصمانه اشغاگران فارس با تحصيلکردگان بلوچ هستند.
آواره کردن صدها فارغ التحصيل بلوچ گواه ديگری بر تمدن ستيزی اشغالگران سفــّـاک در بلوچستان، ضديت کور وبرخورد کينه توزانه حکام متعصب تهران وزابليهای جاهل با تحصيلکردگان و فارغ التحصيلان بلوچ است.
سياستهای تبعيض گرايانه فاشيستهای تنگ نظر فارس و عملکرد ضدبشری زابليهای افراطی باعث شده اند تا با جوانان فارغ التحصيل بلوچ در بازار کار ايران و بلوچستان مانند بيگانگان برخورد شود با وجود اشغالگران فارس و زابليهای بيرحم که مانند مور و ملخ در سرزمين غنی مان ريخته اند شانس کاريابی برای تحصيلکرده بلوچ نزديک به صفر است. آنانکه از تمام سدها عبور می کنند و بالاخره جايی بکارگماشته می شوند مرحله ای جهنمی تر از قبل را شروع می کنند. زيرا از همان روز اول در معرض کينه توزيهای همکاران عقده ای زابلی قرار می گيرند.
اوضاع و شرايط تبعيض آميز بازار کار برای فارغ التحصيلان بلوچ در بلوچستان و ايران مشکل تر و بغرنج تر از شرايط دوران تحصيل است.. فارغ التحصيلان بلوچ در مرحله کاريابی چنان با تبعيض، تحقير وحتی تمسخرآشکار اشغالگران و بخصوص زابليهای بی فرهنگ قرار می گيرند که بسياری ترجيح می دهند تا با افتخاروسربلندی به کارگری و کشاورزی بپردازند ولی حقارت را قبول نکنند.
زابليهای زياده طلب وبدون صلاحيت که رتبه های بالای اداری را اشغال کرده اند چشم ديدن بلوچ را ندارند. خصوصا آن بلوچ که زير دستشان باشد و از تحصيلات و صلاحيت بالاتری برخوردار باشد.
موارد زيادی دردست است که تحصيلکردگان و فارغ التحصيلان دانشگاهی بلوچ به کشاورزی، دکه داری، کارگری ساختمانی و حتی کارگری در شيخ نشينهای حاشيه خليج عرب مشغولب کار هستند در حاليکه پستها و شغلهای اداری در کنترل و انحصارمطلق اشغالگران فارس و بيسوادان زابلی هستند.
کارمندان بلوچ با صلاحيتهای علمی و تحصيلات آکادميک هميشه در معرض کينه توزی های زابلی های افراطی هستند برخی ازآنان به ناچاررياست افراد کم سواد و بدون صلاحيت فارس را تحمل می کنند.
در پايان فجايعی را ذکر می کنم که که بازدارنده پيشرفت اجتماعی ـ اقتصادی و سياسی دربلوچستان اشغالی هستند.
۱ـ وجود اشغالگران فارس و زابليهای افراطی در وطن مان بلوچستان.
۲ـ فقدان دمکراسی بطور مطلق وعدم شرکت مردم در سرنوشت خويش
۳ـ تحميل زبان فارسی و ناديده گرفتن زبان اصيل بلوچی
۴ـ غارت منابع و معادن ملی بلوچستان
۵ ـ سرکوب گسترده، آشکار و نهان ملت بلوچ
۶ـ تلاش مستمر برای از بين بردن جامعه مدنی بلوچ
۷ـ تبليغ و ترويج مذهب خرافاتی تشيع جمکرانی
۸ـ تلاش برای تغيير مذهب مردم بلوچ
۹ـ دستگيری واعدام جوانان بيگناه بلوچ
۱۰ـ تام الاختيار بودن اوباشان زابلی به رهبری فاشيستهايی چون شهرياری جلاد، نورا و کيخا
۱۱ـ بالا کشيدن بودجه استان بوسيله باندهای اشغالگران ( زابليها، باند استاندار بيگانه، باندهای وابسته به سران مافيايی سپاه، باند هزاره های مقيم بلوچستان و ...)
۱۲ـ بيگانه دانستن بلوچ در سرزمين اجدادی اش
۱۳ـ سيم کشی ، بنای ديوار و کانال کشی در قلب بلوچستان
۱۴ـ تلاش جاهلانه برای قطع ارتباط بلوچها با همديگر
۱۵ـ وجود معلمان روانی و بيسواد زابلی در مدارس بلوچستان
ـ۱۶ـ تنبيه بدنی و تحقير دانش آموزان بلوچ
۱۷ـ تبعيض و تحقير دربازار کار
۱۸ـ سازماندهی، مديريت مافيايی و رونق دادن قاچاق مواد مخدر و قاچاق سوخت توسط ارگانهای دولتی
بخصوص سپاه مافيايی و بسيجی ها
۱۹ـ تفرقه افکنی وتبه کاريهای مستمــرسپاه مافيايی پاسداران واطلاعات در بلوچستان
۲۰ـ سرمايه گذاری کلان برای احيای نظام نسبتا مرده سرداری و طايفه ای و به قهقرا کشاندن
جامعه بلوچ
۲۱ـ تشکيل باندهای مافيايی زابلی، بسيجی، سپاه و اطلاعاتی
۲۲ـ ايجاد درگيری و اختلاف بين مردم بلوچ در شهرها و روستاهای بلوچستان
۲۳ــ ايجاد تسهيلات شغلی، مسکن و بهداشتی فقط برای اشغالگران
۲۴ـ کوچ دادن فارسها به شهرهای بلوچستان
۲۵ـ دادن وام مسکن، وام "کار آفرينی" وام ماشين، وام از بانک صنايع و معادن، وام کشاورزی به اشغالگران فارس و زابليهای جنايتکار.
۲۶ـ سرازير کردن درآمد حاصل از شيلات بلوچستان به جيب اشغاگران و حسابهای پر نشدنی شان
۲۷ـ به يغما بردن محصولات کشاورزی بلوچستان درچهارفصل سال
۲۸ـ غصب زمينهای شهری واراضی حاصلخيز بلوچستان دردزآپ (زاهدان ) ، پهره ( ايرانشهر )، واش (خاش)، شستون (سراوان )، دهوار، بنــپور، چهبار، کنرک، بزمان، دشتياری و تقسيم آنها بين اشغالگران برتری طلب و زياده خواه فارس
با توجه به ليست فجايع بالا که مطمئنا طولانی ترازاين نيزهست، هيچ راهی بجز مبارزه آگاهانه و سازمان يافته برای ما باقی نمانده است. مبارزه ای طولانی که با اشکال و شيوه های گوناگون برای کسب آزادی بلوچستان، گرفتن حقوق ملی مان و تحقق عدالت اجتماعی در جريان است.
مبارزه ای که با گذشت زمان از اشکال سنتی و ضربه پذيردر آمده و خوشبختانه سازمانيافته شده است. مبارزه ای که ريشه درمقاومت طولانی ملت قهرمان بلوچ برعليه اشغالگران فارس، ايمان راسخ به پيروزی واميد به آينده ای آزاد، دارد.
پروشت ءُ پروش بات تهران ءِ شيعی ـ فاشيستی حکومت
آزات ءُ آباد بات گنجيں بلوچستان
جنوری ۲۰۱۰
محمد کريم بلوچ
No comments:
Post a Comment